طبق روایات اسلامی، در آخرالزمان، به ویژه در سال ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، بر اثر جنگ، هرج و مرج و ناامنی، راهها بسته می شوند، و بسیاری از مردم، به ویژه مسلمانان، از سفر به خارج از منطقۀ سکونت خود و حتّی زیارت خانۀ خدا باز می مانند.
امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) فرمود:
... آگاه باشید که بیگمان، خشکی سمت و سویِ
خود را میبندد و دریا سوارِ خویش را باز میدارد...(1).
کعب الأحبار گفته است:
نزدیک است دریا دشوار شود، به حدّی که کشتی ای
در آن شناور نشود، و خشکی دشوار گردد، به گونه ای که
کسی نتواند به خانه ای پناه برد(2).
مقاله کامل در ادامه مطلب...
نیز، حسن بَصْرِی گفته است:
... راهها بسته می شوند. در نتیجه،
کسی از شهری به شهری نمی رود(3).
ابو سعید خُدْرِی گفت: پیامبر(صلّی الله علیه وسلّم) فرمود:
ساعت (قیام مهدی) فرا نمی رسد، مگر آنکه
خانه (کعبه) حج گزارده نشود(4).
محمّد پسر معروف هلالی گفت: ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما السّلام) فرمود:
فرار، فرار، هر گاه عربها افسارهای خود را بر کنند و خشکی سمت و سویِ
خود را ببندد و از حج جلوگیری شود. سپس فرمود: حج گزارید، پیش از آنکه
حج نگزارید، و با انگشت شستِ خود به قبله اشاره کرد و فرمود:
در این سو هفتاد هزار نفر یا بیشتر کشته می شوند(5).
طبق سخنان امام علی، امام صادق و امام مهدی(علیهم السّلام)، ایرانیها، عراقیها و شامیها از نخستین گروههای مسلمانانی اند که از حج گزاردن باز می مانند.
امام علی(علیه السّلام)، در بیان حوادث آخرالزمان، می فرماید:
... از شام خبری می آید که بی گمان، [راه] بر حاجیان
بسته شده است. پس در آن هنگام، حاجیان از حج منع می شوند؛
پس کسی از شام و عراق حج نمی گزارد و حج گزاری از مصر خواهد
بود، و سپس، در پی آن، [راه] حج بسته می شود...(6).
سَدِیر صَیْرَفی گفت: با گروهی از مردم کوفه نزد ابو عبدالله جعفر پسر محمّد(علیهما السّلام) بودیم، به ایشان رو کرد و فرمود:
حج گزارید، پیش از آنکه حج نگزارید،
حج گزارید پیش از آنکه خشکی سمت و سویِ خود را ببندد...(7).
پسر مَهْزِیار اهوازی، در بارۀ دیدارش با امام مهدی(علیه السّلام)، در جایگاهی ناشناخته در حجاز، گفته است:
... آن گاه که او را دیدم، عقلم در چگونگی و وصفش حیران شد. پس، به من
فرمود: ای پسر مهزیار، برادرانت در عراق را چگونه پشت سر گذاشتی؟
گفتم: در تنگی زندگی و گرفتاری، در حالی که شمشیرهای بنی شیصبان
پی در پی بر ایشان است! فرمود: خدا بکشد آنان را، چگونه [از حق]
بازداشته می شوند! گویا این گروه (بنی شیصبان) را میبینم که در
خانههای خود کشته شدهاند، و فرمان خداوند آنان را شب یا روز فرا گرفته
است. گفتم: ای پسر رسول خدا، این کار کی خواهد شد؟ فرمود: هنگامی
که میان شما و راه کعبه، به وسیلۀ گروههایی که بهرهای از خوبی ندارند
و خدا و پیامبرش از آنان بیزارند، مانع ایجاد گردد، و سه [روز] سرخیای در
آسمان پدیدار شود که در آن ستونهایی مانند ستونهای نقرهای وجود دارند
که نورافشانی می کنند، و شَروسی، با هدف کوه سیاه در پشتِ
ری (تهران)، پیوسته به کوه سرخ و چسبیده به کوههای تالقان،
از ارمنستان و آذربایجان بیرون می آید...(8).
«شَیْصَبان»، چنان که از کتابهای زبان عرب برمی آید، از نامهای شیطان رانده شده (ابلیس) می باشد، و «بنی شیصبان» - پسران شیطان - تعبیری است که امامان دوازده گانه(علیهم السّلام) و پیروانشان آن را در بارۀ حاکمان بنی عبّاس که در فریبکاری و گمراه ساختن مردم، شریک شیطان اند، به کار میبردند.
گفتنی است، در زمان دیدار پسر مهزیار با امام مهدی(علیه السّلام)، بنی عبّاس، برای بار نخست، بر جوامع اسلامی، از جمله عراقیها، حاکم بودند، و طبق روایات اسلامی، این گروه، بار دیگر در آخرالزمان، بر بخشهایی از مشرق زمین فرمانروایی می کنند، و با نابودی آنان، امام مهدی(علیه السّلام) به پا خاسته و در کار مردم گشایش پدید می آید.
چنین می نماید، مراد امام مهدی(علیه السّلام) از گروههای بی بهره از خوبی (دین و انسانیّت) که راه کعبه را بر مسلمانان، به ویژه ایرانیان و عراقیها، می بندند، عربهای سنّی ناصبی است که داعیۀ خداپرستی و پیروی از سنّت پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله) را دارند، در حالی که ادّعایشان دروغ بوده و خدا و پیامبرش از آنان بیزارند.
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان
آخرین مطالب