Montauk project
(مخوف ترین و بزرگترین پروژه آمریکا از گذشته تا امروز)
سلام به همه ی دوستان عزیزم قبل اینکه بریم سراغ این مطلب زیبا که واقعا خیلی براش زحمت کشیده شده اول تشکر میکنم از گروه پژوهشگران جوان دوستان همیشه همراه من که با کلی تلاش فراوان به مطالب جالبی رسیدیم که برای شما دوستان میگذاریم و امیدواریم لذت کافی ببرید و ما را در این امر یاری کنید تا این پروژه عظیم را به پایان برسانیم.
پروژه مونتیاک چیست؟
پروژه مونتیاک دارای فاز های اجرایی زیادی است که از سال 1930 تا 1984 میلادی را دربر می گیرد و از سال 1984 به بعد در شکلی دیگر به نام پروژه هارپ ادامه می یابد:
فاز اول: در قالب پروژه فیلادلفیا (ساخت دستگاهی برای مخفی کردن یا همون نامرئی کردن تجهیزات جنگی از رادار دشمن) با مدیریت نیکولا تسلا و بین سالهای 1930 تا 1943 میلادی (تو این پروژه یه سفر در زمان ایجاد شد و جالب اینجاست که این دانشمندها توقع این کار رو داشتند!!) بحث امکان سفر در زمان رو تو قسمت های بعد توضیح میدم!
فاز دوم: پروژه رادیو سوند (ساخت دستگاه کنترل کننده آب و هوا) با مدیریت ویلهلم رایش در سال 1947 میلادی
فاز سوم: پروژه فونیکس 1 (ساخت دستگاهی برای خواندن امواج مغزی انسانها) با مدیریت فون نویمان بین سالهای 1948 تا 1968 میلادی
فاز چهارم: پروژه فونیکس 2 (کنترل ذهن انسان) با مدیریت فون نویمان بین سالهای 1968 تا 1971 میلادی
فاز پنجم: پروژه فونیکس3 (ساخت دستگاه تقویت کننده ذهنی و سفر در زمان) با مدیریت فون نویمان بین سالهای 1971 تا 1984
فاز ششم پروژه هارپ(شناسایی قابلیت های امواج الکترومغناطیس) از سال 1984 تا هم اکنون
البته توضیحاتی که من اینجا میدم فقط مربوط به پروژه فیلادلفیا و پروژه فونیکس 3 (پروژه فرعی مونتاک) و بعد با پروژه هارپ پیوند خورده هستش.!!
پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است:
پروژه فیلادلفیاPhiladelphia Experiment یا ”پروژه رنگین کمان” یکی از آزمایشات مخفی آمریکا در سال ۱۹۴۳برای ساخت دستگاهی برای مخفی کردن تجهیزات جنگی از رادار دشمن انجام داد ولی در کل باعث ایجاد شدن تونل زمان و مکان بود!!!این آزمایش به طرز وحشتناکی پایان یافت و اگرچه اثرات آن هنوز در نقاط اطراف بندر فیلادلفیا دیده می شود نیروی دریایی آمریکا که مسئول این پروژه بود همچنان آن را انکار می کند.آزمایشی که در فیلادلفیا صورت گرفت بعدها به طرز اسرار آمیزی با پروژه مشابهی به نام ” پروژه فونیکس 3” در سال ۱۹۸۳ پیوند خورد و حتی پای انسانهای عصر آینده و گذشته و حتی بیگانگان را به میان کشید.پیش از جنگ و در طول جنگ جنگ جهانی دوم نیروی دریایی آمریکا دست به آزمایشاتی برای نامرئی کردن کشتی ها و هواپیماها زد.این نامرئی کردن به گونه ای بود که رادارها دیگر قادر به ردیابی این وسایل نباشند و به این منظور کل جرم وسیله مورد نظر باید کاملا وارد بعد دیگری از زمان-فضا می شد تا جرم آن قابل ردیابی و بمباران شدن نباشد.تحت نظر بزرگترین فیزیکدانان قرن از جمله “نیکلاس تسلا” و “ جان فوون نیومن” این پروژه در مساحتی بیش از ۵۰ هکتار در کنار بندر فیلادلفیا شروع به کار کرد.
حالا یه کم در مورد نیکولاس تسلا (واحد میدان مغناطیسی فیزیک از روی اسم همین دانشمند تعیین شده!!)
نیکلاس تسلا زندگی اسرار آمیزی در میان امواج الکترومغناطیسی داشت و زندگی پر از راز او و مرگ جعلی اش توسط دولت آمریکا بسیار شک برانگیز است.
در حالیکه اعلام شد او در سال ۱۹۵۷ مرده است جسدش به هیچ کس نشان داده نشد و شاهدان عینی او را در سال ۲۰۰۱ نیز زنده دیده اند در حالیکه همچنان دست به آزمایشات غیر قابل بخشش و قربانی کردن انسانها می زند.
چون این پروژه با فونیکس 3 پیوند میخوره و مدیریت اون رو جان فوون نیومن بر عهده داره یه صحبت کوچکی هم از این دانشمند میکنم.
جان فوون نیومن:همکار تسلا که دستیار تسلا در پروژه فیلادلفیا ومدیر پروژه فونیکس 3 بود.
بیش از ۴۰۰ دانشمند یهودی آلمانی هم روی پروژه فیلادلفیا کار می کردند که انیشتن نیز در میان آنها بود!!!
در آزمایشات اولیه با کمک دستگاههای بسیار عجیبی که تسلا ساخته بود تیم پژوهشی قادر بود وسایل کوچکی مثل میز و صندلی را ناپدید کند به بعدی ناشناخته وارد کند و سپس آنها را بازگرداند.این آزمایشات پیش از آغاز جنگ جهانی دوم آغاز شده بود و کاملا واضح است که جنگ جهانی دوم پیش بینی شده و با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود.در این میان تعداد کثیری از یهودیان آلمان و آمریکا مخارج این پروژه عظیم را می پرداختند!بعد از آزمایشات اولیه که تحت فرمان نیروی دریایی آمریکا صورت می گرفت تصمیم بر آن شد که تعدای حیوان از جمله گوسفند و بز را در داخل یک کشتی قرار دهند و آن را به بعد دیگری بفرستند.این حیوانات داخل قفسهای فلزی و در عرشه کشتی بودند. کشتی برای چند دقیقه کاملا ناپدید شد ولی وقتی برگشت تعدای از حیوانات گم شده بودند و بقیه هم آثارسوختگی روی بدنشان دیده می شد.قرار بر این شد که تا کامل شدن پروژه هیچ انسانی مورد تست قرار نگیرد.
ولی با این حال در ۱۲ آگوست ۱۹۴۳ کشتی USS Eldridge با تمام خدمه اش مورد تست قرار گرفت!!!
ملوانان خبر نداشتند که چه اتفاقی قرار است بیفتد.دستگاهها شروع به کار کردند و کلید ها زده شدند. کشتی با کلیه مردان داخلش ناپدید شدند.تا چهار ساعت بعد که دوباره در بندر فیلادلفیا ظاهر گشتند. شاهدان ماجرا گزارش می دهند که یک هاله سبز فسفری تمام کشتی را احاطه کرده بود.خدمه کشتی در آتش می سوختند.تعدادی دیوانه شده بودند.تعدادی دچار حمله قلبی بودند.تعدادی در بدنه و دیوارهای کشتی ذوب شده بودند و زنده جان می دادند.بقیه خدمه مرده بودند.گزارشات نیروی دریایی حکایت از این دارد که چند ملوانانی که زنده مانده بودند در عرض چند هفته در جلوی چشم حاضران ناپدید شدند. ( یا بخار شدند یا به بعد دیگری انتقال یافتند).
سوال این بود که در این چهار ساعت کشتی به کجا رفته بود؟ دو بازمانده ای که در این کشتی حضور داشتند ادعا می کنند که در این چهار ساعت کشتی در یک تونل زمانی ۴۰ ساله وارد شده بود.یعنی از سال ۱۹۴۳ به سال ۱۹۸۳ و دقیقا در زمان آزمایش مشابهی به نام ” پروژه فونیکس 3” وارد شده بود.چرا و چگونه؟معتقدند که بیگانگان یعنی فضاییان در این میان نقشی فعال داشته اند.اگرچه گزارشات حضور چندین کشتی فضایی از انسانهای آینده را نیز در زمان این آزمایش تایید می کنند .قضیه از این قرار است که ۴۰ سال بعد از آزمایش فیلادلفیا همان دانشمندانی که نامشان ذکر شد دست به آزمایش مشابه دیگری در مکانی نزدیک فیلادلفیا زده بودند.
نام این پروژه در پرونده های نیروی دریایی ” پروژه فونیکس 3” است. کشتی ای که در سال ۱۹۴۳ ناپدید شده بود در تونل زمان به سال ۱۹۸۳ و در زمان انجام پروژه فونیکس 3 جهش کرده بود.در این میان دو نفر از خدمه به نامهای “دانکن” و ” بیلک” از کشتی بیرون پریدند و در سال ۱۹۸۳ باقی ماندند در حالیکه خود کشتی و سایر خدمه به سال ۱۹۴۳ بازگشت و تمام آنها جان باختند.این دو بازمانده عضو خدمه نیروی دریایی نبودند بلکه دو محقق و دانشمند فیزیکدان و از دوستان “جان فون نیومن” و “نیکلاس تسلا” بودند که به هر دلیلی آن روز در عرشه کشتی Eldridge حضور داشتند و در زمان مناسب به ۴۰ سال در آینده سفر کردند. طبق گزارشات خودشان ” جان فون نیومن” دو قایق نجات را از پیش برای گرفتن آنها از آب آماده کرده بوده است!!!بیلک می گوید” وقتی ما را از آب گرفتند و پیش فون نیومن بردند او پیر شده بود و به ما گفت که چهل سال است منتظر رسیدن شما هستم”!!!! مشخص است که این سفر ۴۰ ساله در زمان با موفقیت و همانطور که این دانشمندان پیش بینی کرده بودند انجام شده است. به گفته ” دانکن” و ” بیلک” یک نفر سوم هم همراه آنها بوده است ولی به سبب اشتباهی که در ساعت زمانی او اتفاق افتاده بود پس از ورود به سال ۱۹۸۳ او در هر ساعت به اندازه یک سال پیر می شد و ظرف چند روز مرد.
دانکن و بیلک هم اکنون در نیویورک زندگی می کنند و چند مصاحبه خصوصی بدون ذکر نام انجام داده اند. به گفته ایشان این اولین باری نبوده که سفر در زمان صورت گرفته است.” دانکن” با دادن مشخصات و مدارک بسیاری ثابت کرده است که برای سفر در زمان تنها به سه وسیله نیاز است و بعد از گشوده شدن تونل به هر زمانی امکان سفر هست.نیازی به لباس مخصوص یا هیچ گونه امکانات عجیب و غریب نیست.این وسایل و آنتها هم روی زمین و هم مایلها زیر زمین در “مونتاک” کشیده شده اند.
به گفته دانکن یک تیم ۲۰ نفره به همراه او به آینده و سال ۶۵۳۵ میلادی فرستاده شدند.آنجا سکنه ای دیده نشده بوده.آنها در میدانی عظیم که یک مجسمه غول آسا از یک اسب طلایی در وسط آن قرار داشته دیدن کردند. بنا براین اظهارات این آزمایش بارها تکرار شده و هر بار آنها در همین مکان وارد شده بودند گویی که جای دیگری در سال ۶۵۳۵ وجود ندارد!!!!(این تصویر پوستر همون اسب طلایه!!!)
همچنین گزارش می دهند که در زمان آزمایشات آنها چند کشتی فضایی بر فراز مونتاک پدیدار شدند که قصد هیچ نوع دخالتی نداشتند فقط مشاهده می کردند. متاسفانه تونل زمانی که ایجاد شده بود یکی از این یوفوها(سفینه فضایی) را به داخل خودش کشید و به سال ۱۹۴۳ انتقال داد.در این شرایط افرادی که در سال ۱۹۴۳ بودند یوفو را یافتند.به گزارش ” دانکن” چند یوفویی که در سال ۱۹۸۳ بودند از آینده آمده بودند تا کارها را زیر نظر داشته باشند.همچنین اطلاعات فوق العاده سری در مورد سفر در زمان به دانشمندان آن زمان ارائه دهند!!!
تونل زمانی که در بندر مونتاک فعال است سبب اتفاقات غیر منتظره و عجیبی شده است که حتی مردم عادی هم آن را مشاهده کرده اند. از آن جمله است یافته شدن جسد هیولا یا موجود افسانه ای در سواحل مونتاک است!!!
با توجه به جریان داشتن سفرهای زمانی و آزمایشات بسیاری که در این بندر رخ می دهد کاملا طبیعی است که تونلی در ماقبل تاریخ یا در زمان باستان گشوده شده باشد و این هیولا از آن زمان به این زمان پرتاپ شده است.
اون موجودي كه ديديد اگر فكر كنيد براي ما ايرانيها آشناست.اون موجود در سر ستونهاي تخت جمشيد وجود دارد!!!!
تازگي موجودي شبيه به اين در سواحل آمريکا پيدا کردند که دانشمند ها را بسيار متعجب کرده و آن ها هنوز پي تحقيقاتي در روي اين جانور عجيب و غريبند.اگر کمي به اين جانور دقت کنيد ميبينيد که اين جانور شباهت زيادي به سر ستون تخت جمشيد دارد.پس ميفهميم در آن زمان در خليج هميشه فارس اين موجود زندگي ميکرده که پس از مرور زمان نسل وي منقرض شده.از دندان هاي اين موجود عجيب و غريب معلوم است که او هم ميتواند يکي از سلطان هاي بزرگ دريا باشد ولي اندازه ي او بسيار کوچک تر از نهنگ و يا کوسه است. اين موجود به احتمال 99% در آب هاي خليج فارس هم زندگي ميکرده و حتما هم حيواني درنده و قوي بوده زيرا هخامنشيان در سنگ تراشي هاي خود هميشه نماد قدرت را کشيده اند مثل:شير،حيوان خيالي اي که از هر موجود قوي اي برداشت کرده اند ،حال هم اين موجود…..
در انتها چه برسر پروژه مونتیاک آمد :
این حرف هایی که در آخر این پروژه میزنم از دهن خود دانکن تو یکی از مصاحبه هاش تو آمریکا بیرون اومده!!دوست داشتین باور کنین و نداشتین باور نکنین(میدونم باور این یه کم مشکله ولی به نظر من ممکنه)!
پایان پروژه به روایت بازماندگان زمانی است که قفل زمانی در سال 1984 با سال 1943 میلادی بوجود آمد. دقیقا سالی که پروژه فیلادلفیا انجام شد.در سال 1984 تونل زمان و صندلی کنترل ذهن کاملا به بهره برداری رسید و افرادی در پروژه همانند دانکن کامرون از یافته ها احساس خطر نمودند و تصمیم به توقف پروژه گرفتند.دانکن کامرون که یک مدیوم بسیار قوی است(به افرادی که ادعا میشود دارای قدرتهای روحی خاص هستند و با قرار گرفتن در شرایط خاص میتوانند با ارواح ارتباط برقرار کنند(. و از صندلی کنترل ذهن استفاده می کند و هیولایی را در ذهن مجسم می نماید که بوسیله تقویت کننده ها در داخل مرکز پروژه مجسم می گردد و به ماده تبدیل می شود و سپس با استفاده از صندلی دست به تخریب پایگاه می زند و همزمان یک تونل زمان به گذشته را باز می نماید تا به عقب برگردند و از ساخت صندلی کنترل ذهن در سال 1979 جلوگیری نمایند. منطقه عملیاتی ویران می گردد و هرگز دوباره ساخته نشد و افرادی که در پروژه دست داشتند را دچار نوعی از دست دادن حافظه کردند. دستاورد های پروژه مونتیاک وارد فاز های جدیدی در دهه نود میلادی 1990 شد از جمله پروژه مخوف هارپ و سیستم های هیپنوتیزم و کنترل افکار.
پایان قسمت اول-با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
نظرات شما عزیزان: