موسسه ثقلین مشهد در بخش معرفی جریان فراماسونری دجال به عنوان نخستین سایت پیگیر فعالیتهای جریان مخفی فراماسونری در شهر مقدس مشهد طی سالهای گذشته ریشه برخی از مهره های این جریان شیطانی را در برخی بناهای دولتی و مذهبی و گاها خصوصی این شهر در معرض دید محققان و پژوهشگران قرار داده است…مطلبی جالب درباره ی نمادی در مشهد مقدس…به ادامه مطلب بروید…
از هرمهای یک چشم بازار هنر کوهسنگی مشهد و نمادهای شیطانی موجود در برخی فروشگاههای فروش سوغات آن هم در کنار مهر و تسبیح و انگشتر و نقشه کارخانه صهیونیستی کوکا کولای مشهد و آبلیسک مجتمع آیه ها و نماد ماسونی سر در سازمان بهزیستی گرفته تا نمادهای مورد استفاده در پرچم باشگاه ابومسلم و نماد ماسونی حسینیه امام رضا علیه السلام منطقه عشرت آباد و نمای برخی بانکها همه وهمه نشانگر رسوخ و نفوذ عوامل فراماسونر در بدنه اجتماع مردم مشهد است
نکته ای که اکنون باید به آن توجه نمود همجواری بسیاری از این بناها و نمادها در مجاورت و یا درون اماکن دولتی و مذهبی شهر مشهد است موضوعی که نشاندهنده بی تفاوتی و بی توجهی برخی مسئولین در میزان تاثیر گذاری این بناها و نمادها در ایجاد و تغییر شخصیت و تفکر نسل نو جامعه و القاء تفکرات شیطانی و ماسونی در بدنه جامعه اسلامی مشهد است
تا کی باید اجازه داد هرچند وقت یکبار یک هرم ماسونی و یا یک ستون آبلیسک در شهرهای ایران مانند قارچ سر از زمین برآورد تاجایی که مساجد و بناهای مذهبی از جمله مسجد قدس تهران و حسینیه امام رضا علیه السلام مشهد نیز از این دام در امان نمانند به راستی میتوان قبول کرد هرم مجلس ایران با ۱۳ پنجره کوچک و مجموعا ۳۳ پنجره که از مهمترین و مقدسترین اعداد ماسونی است و انبوه نمادهای شیطانی داخل آن از دید مسئولین فرهنگی کشور دور مانده و یا میتوان به خود قبولاند که هرمهای بازار هنر مشهد به صورت اتفاقی کپی آرم دولتی و هرم یک چشم آمریکا درآمده است
در این مطلب قصد داریم تا به یکی دیگر از هرمهای در حال ساخت در منطقه اعیان نشین بلوار سجاد (ع) مشهد بپرداریم که تصاویر آن توسط یکی از محققین برای ما ارسال شده است . هرمی که بدون شک طراحان آن هرم یک چشم فراماسونری را الگوی خود قرار داده اند به گونه ای که در فضای تاریک شب نوک هرم با چند رشته لامپ نئون نورانی میشود و در اذهان تداعی چشم جهان بین را میکند…
ظاهرا این ساختمان متعلق به بزرگترین موسسه مذهبی مشهد میباشد که پیش از این حمایت این موسسه از کمپانی صهیونیستی کوکا کولا با توزیع و تبلیغ محصولات آن و باشگاه ابومسلم و استفاده از نماد ماسونی در برخی اماکن منتسب به آن مانند حسینیه امام رضا (ع) منطقه عشرت آباد و انفعال در برابر دستورات شیطانی سازمان ماسونی یونسکو در این مجموعه در همین سایت مورد بررسی قرار گرفته است…پایگاه ثقلین مشهد در بخش معرفی جریان فراماسونری دجال ضمن ابراز تاسف به خاطر نبود نظارت کافی و وافی بر طرحهای ساختمانی شهر مشهد و اعلام انزجار از مروجان نمادها و تفکرات شیطانی و ماسونی در شهر مقدس مشهد خواستار برخورد جدی و جلوگیری از رشد روز افزون نمادها و تفکرات این جریان شیطانی در جامعه اسلامی ایران است…
ممنون از دوستان خوبم در وب دجـــــال
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
در این وب هر فایل صوتی و تصویری قرار نمیگیرد به غیر از این که از جذابیت فوق العاده ای دارا باشد…دو فایل صوتی که اولی کلیپ صوتی از استاد پناهیان هست که در اون در رابطه با دجال و آخرالزمان صحبت میکنه و واقعا هولناک هست…
کلیپ صوتی دوم هم در مورد آخرین لحظات مرگ شهید کاظمی هست که در هواپیما در حالی خبر از مرگ تا چند ثانیه آینده دارند صحبت میکنند و واقعا شنیدنی هست…با حجم کم برای شما قرار داده ایم که راحتتر بتوانید دانلود کنید…
مستقیم ۲٫۵ مگابایت غیر مستقیم
مستقیم ۲۰۰ کیوبایت غیر مستقیم
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
به گزارش رهوا، آنچه در زیر می خوانید، متن سخنرانی منتشر نشده سید حسن نصرالله است که بعد از آزادی جنوب لبنان، در دانشگاه تهران به زبان فارسی ایراد کرده است. متن این سخنرانی که در سایت عدالتخواهی منتشر شده است، به شرح زیر است…
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا، شفیع ذنوبنا و حبیب قلوبنا ابا القاسم المصطفی ابن عبدالله (ص) و علی آله الطیبین الطاهرین
السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
من با اینکه خیلی به زبان فارسی وارد نیستم ولی تصمیم گرفتم که ان شاء الله در این مجلس با این زبان مبارک صحبت کنم. یقین دارم که آن مطالب و مسائل که قصد دارم بیان کنم، نمی توانم بیان کنم. ولی فکر کردم اگر با زبان عربی صحبت کنم و ترجمه بشود، هم مجلس شاید یک کمی تلخ شود و از یک طرف دیگر اگر من با فارسی شکسته مستقیماً با زبان فارسی صحبت کنم شاید حرف از دل، به دل بنشیند. خلاصه اگر بعضی کلمات یا جملات خیلی روشن نبود یا ناقص بود مخصوصاً از علما و اساتید و همه ی برادران و خواهران معذرت می خواهم که شما هم قبول دارید. اگر معذرت مرا نمی پذیرید باید به زبان عربی حرف بزنم.
من دوست دارم که در این فرصت کنونی یک مختصری از منطقه یمان بگویم، جدا از بحث های فکری و فرهنگی که الحمدلله این جا شما از علما و اساتید بهره مند هستید.
اوضاع لبنان قبل از انقلاب اسلامی ایران
قبل پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام (قدس سره الشریف) منطقه ی ما به مرحله یأس و ناامیدی رسیده بود و اسرائیل بر فلسطین و یک قسمت هایی در سرزمین های اسلامی در لبنان، سوریه و اردن کاملاً مسلّط شده بود.
دولت های عربی به این نتیجه رسیدند که با اسرائیل نمی شود جنگید و باید تسلیم شد و باید برویم در خط مذاکره. آن ها منتظر بودند یک فرصتی برای این چنین کاری -یعنی مذاکرات صلح – آماده بشود.
ملت ها هم مأیوس شدند. از یک طرف ظلم رژیم های عربی به این ملت ها بود، که دیگر آن ها روحیه ی شان را از دست دادند. فرهنگ غیر اسلامی ای که بر جوامع عربی غالب شد، تاثیر داشت.
کسی نبود بیاید به این ملت ها و این دولت ها نشان بدهد که نه! می شود با اسرائیل مبارزه کرد، می شود در مقابل اسرائیل ایستاد و می شود او را شکست داد. منطقه و ملت ها، خصوصاً کشورهای عربی منتظر چنین چیزی بودند و الّا اوضاع همیشه به این سمت پیش می رفت و بالاخره همه تسلیم می شدند، هم دولت ها هم ملت ها. در این میان حتی آن روزها سازمان آزادی بخش فلسطین به ریاست یاسر عرفات به این نتیجه رسیده بودند و به دنبال بهانه برای مذاکره با اسرائیل بودند و دیگر بحث نابودی اسرائیل، در آن جا مطرح نبود. اگر کسی در آن منطقه می آمد و می گفت، باید کاری بکنیم که اسرائیل نباشد به او می گفتند «دیوانه! اصلاً غیر واقعی فکر می کند. »
انقلاب همه چیز را عوض کرد…
در این میان انقلاب اسلامی ایران پیروز شد. یک قدرت عظیمی برای اسلام به وجود آمد، تحولات زیادی در منطقه و در کل
جهان ایجاد شد. معادلات جهانی و محاسبات جهانی عوض شد.
من می توانم بگویم که از مهم ترین مناطق دنیا، که با انقلاب و حضرت امام و این فرهنگ همراهی می کردند و از آن متأثر بودند، منطقه ی ما یعنی لبنان و فلسطین و شامات بود و آن منطقه تحت تأثیر قرار گرفت.
می دانید کسانی که ضعیف، ذلیل و مأیوسند، بالاخره این ها منتظر غیبند. این عطیه الهی به مسلمین جهان، همین انقلاب اسلامی و وجود مقدس امام (قدس سره الشریف) بود و تحول بزرگی در منطقه ی ما به وجود آمد. در درجه اول تحول فرهنگی یعنی طرز تفکر، افکار و مفاهیم، داشت در منطقه ما عوض می شد و از پیروزی انقلاب و حرکت حضرت امام (قدس سره) الگوهای زیادی گرفتند. این خیلی مهم بود.
وقتی همه تسلیم می شوند!
تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۳ سال اسرائیل به لبنان حمله می کرد و می-خواست لبنان را تصرف کرده و همه آن را اشغال کند. یک دولت مزدور لبنانی بر او بسازد و این دولت مزدور لبنانی بیاید و با اسرائیل سازش کند و یک قرارداد صلح با اسرائیل امضا کند و دیگر لبنان مبدل بشود به یک کشورغیر اسلامی، که کاملاً تابع اسرائیل باشد و یک دولت طایفی بر آن حاکم باشد. حالا من نمی خواهم در این جزئیات وارد شوم. اسرائیل به لبنان حمله کرد. متاسفانه سازمان های فلسطینی تا یک حد کم جنگیدند و دیگر تسلیم شدند. احزاب لبنانی هم، تعداد زیادی از این احزاب تسلیم شدند. فشار شدیدی بود و ارتش اسرائیل توانست بیشتر از ۵۰ درصد از سرزمین لبنان را اشغال کند و بقیه مواضع که آزاد بود آماده تسلیم شدن بود، یعنی روحیه مقابله و مقاومت نداشتند.
این حرکت اسرائیلی که به ظاهر یک کار خطرناک بود- حالا من زیاد نمی توانم با زبان فارسی توصیف کنم.- یعنی ظاهرها العذاب ولی باطنها کان رحمة باطنش رحمت بود! !و همان جا هم، همان حرف امام درست شد ” الخیر فی ما وقع” همان جا هم حاصل شد. و عسی ان تکرهوا شئ و هو خیر لکم همان جا هم حاصل شد.
تشکیل حزب الله
حمله اسرائیل به لبنان یکی از علت های اصلی تسریع در تشکیل جریان حزب الله و مقاومت اسلامی شد. یعنی قبل از آن حمله وسیع اسرائیل چیزی به نام حزب الله و جریان جهادی انقلاب اسلامی در لبنان اصلاً وجود نداشت.
آن زمان یک جمعی از علما و مؤمنین و مجاهدین و در خط مقدّم آن سیدالشهدای مقاومت اسلامی شهید سید عباس موسوی آمدند خدمت حضرت امام که لبنان اینجوری شد و سازمان های فلسطینی این طور کردند؛ سازمان های لبنانی این طور کردند، تسلیم شدند و لبنان افتاد دست اسرائیل و بیشتر از این هم دولت لبنان به اسرائیل وابسته شده ، و در ارتش لبنان هم یک عده کنار ایستادند. یک عده هم با اسرائیل همکاری کردند. یک عده از مردم لبنان، بعضی جریانات طایفی هم با اسرائیل همکاری کردند، هماهنگ کردند. بالاتر از این نیروهای چند ملیتی (نیروهای آمریکایی، فرانسوی و دیگران) برای تقویت و حمایت اسرائیل از دولت لبنانی وابسته به اسرائیل به لبنان آمدند.
شما از صفر شروع کنید !
شرایط آن روز خیلی سخت بود. خیلی دشوار بود. ما که چیزی نداشتیم معجزه ی الهی اینجاست. قضیه حزب الله اینجاست. حالا ما نمی خوهیم زیاد در مسائل سیاسی بحث کنیم. ما آمدیم گفتیم وظیفه ما چیست؟ و ما مقلد شما هستیم، تابع شما هستیم. هر چه بفرمایید ما می رویم آن جا عمل می کنیم. گفتیم ما چیزی نداریم. تعدادمان کم است امکانات نداریم و از لحاظ مادی چیزی نیستیم مخصوصاً در مقابل اسرائیل و نیروهای عظیمی که به لبنان آمدند. خب این مسئله فقیه می-خواهد. ولی امر می خواهد. باید یک روحانی به لبنان بیاید به جوانان لبنانی و ملت لبنان بگوید باید ایستاد، باید مقاومت کرد، باید شهید داد. با اینکه تعداد زیادی از روشنفکران و حتی علما با این نوع مبارزه مخالفند. می گویند این ” القا النفس فی التهلکه” است، این خودکشی است. یعنی مبارزه با اسرائیل در منطقه مخصوصاً با آن شرایط، در جامعه ی ما خودکشی تلقی می شد.
حضرت امام فرمودند: وظیفه ی شرعی و اصلی شما این است که بروید مبارزه کنید، بجنگید، مقاومت کنید. لبنان را به یک قبرستان یهودی تبدیل کنید. یعنی لبنان باید یک قبرستان یرای سربازان اسرائیل باشد. کار شما این است. وظیفه تان این است.
امام می دانست ما چیزی نداریم و نداشتیم. می گفت: ” شما از صفر شروع کنید ولی بدانید که پیروزی از آن شماست. بروید و این کار را بکنید. زیاد حرف نزنید بروید کار کنید و مبارزه کنید، جهاد کنید.”
حزب دیوانه ها!
برادران برگشتند و این جریان جهادی تشکیل شد و مبارزه شروع شد. آن روزها کسی ما را قبول نمی کرد. نه حرف ما را و نه منطق ما، و به ما می گفتند که تو حزب الله نیستی – حزب المجانین هستی- دیوانگان. می گفتند شما چند جوان دیوانه، روحانی جوان، مجاهد جوان و استاد جوان آمدید اینجا و می خواهید در این کشور خرابی ایجاد کنید.
مقاومت مظلومانه
مجاهدین حزب الله در سال های اول وقتی که مبارزه می کردند خیلی مظلوم بودند. نه فقط از طرف دشمن از طرف دوست هم مظلوم بودند. یعنی وقتی که هسته ای از هسته های مقاومت یک عملیاتی انجام می داد و می خواست یک جایی مخفی شوند و فرار بکنند، کسی از مردم آن ها را نمی پذیرفت، در می زدند ولی آن ها را رد می کردند. می ماندند در خیابان، اسرائیلی ها هم می آمدند و آن ها را دستگیر می-کردند. خیلی مظلومانه هم مبارزه می کردند. ولی به خاطر صداقت این مجاهدین، خلوص، عشق به شهادت، پیروی صادقانه از حضرت امام، علاقه به امام حسین(ع)، امیدی که در دل هایشان به حضرت مهدی (عج) بود، این جریان جهادی را ادامه دادند.
عملیات استشهادی سلاح پیروزی!
یک نوع جدیدی از عملیات به نام عملیات استشهادی در صحنه عمل کرد که در تاریخ مبارزه با اسرائیل نبود. ۵۰ سال قبل از حزب الله، نشد کسی با یک ماشین پر از مثلاً مواد منفجره بیاید یا این که مواد را به خودش ببندد و مثلاً به کاروان نظامی یا دفتر نظامی یا اردوگاه نظامی حمله کند و خودش را با بشر و خوشحالی و چهره خندان منفجر کند. این در تاریخ جنگ بین اعراب و اسرائیل نشده بود. خلاصه در این مبارزات خدا کمک کرد و واقعاً یک پیروزی عظیمی برای مقاومت اسلامی فقط در طول ۳ سال حاصل شد. اسرائیلی ها کشته دادند، زخمی دادند و خودشان می-گویند که اگر خساراتی که در لبنان به ما وارد شد و خساراتی که در کل جنگ های عرب و اسرائیل وارد شده را حساب کنیم، بیشتر در لبنان خسارت دیدیم. چون لبنان کوچک و ضعیف است و چیزی نداشت و آن ها مجبور شدند که بعد از کمتر از ۳ سال به این منطقه ی کوچکی که امروز می گویند ” کمربند امنیتی جنوب لبنان” عقب نشینی کنند. به این بهانه که می خواهند برای دفاع از شهرک های شمال فلسطین و مرزهای شمالی فلسطین که مجاهدین به شمال فلسطین حمله نکنند و از جنوب لبنان برای چنین عملیاتی استفاده نکنند، آنجا حضور داشته باشند.
ما فکرش را هم نمی کردیم!
این پیروزی بزرگی بود؛ اول برای امام، حرف امام، خط امام، تفکر امام و برای مومنین و مجاهدین که این پیروزی را واقعآ خدا داد. ما اصلاً فکر نمی کردیم حتی آن لحظه که اسراییلی ها اعلام کردند ما عقب نشینی می کنیم، ما فکر کردیم دارند دروغ می گویند، ولی عقب نشینی کردند، با ذلت، اصلاً می شود گفت فرار کردند نه اینکه عقب نشینی کردند.
نقشه دشمن نقش بر آب شد!
خوب بعدش ما در این چند سال اخیر ادامه دادیم تا به این مرحله رسیدیم .حالا اینجا مرحله کنونی چیست؟
پنج سال قبل، مذاکرات صلح شروع شد. آمریکا خیلی روی این قضایا زحمت کشید و همه دنیا جمع شدند تا این مذاکرات به یک نتیجه مثبتی برسد، مثبت به معنی تامین منافع آمریکا و اسراییل در منطقه و اینکه دولت های عربی و ملت های عربی سازش را می پذیرند، همین. یعنی منظور از نتیجه مثبت این است، و بعد از جنگ دوم در خلیج فارس، معروف به “عاصفه الصحرا” وضع ملت های عربی و دولت های عربی خیلی بد شد. اصلاً نه می شد مقابله کرد نه می شد مبارزه کرد ولی حرکت و مجاهدات حزب الله در لبنان و مجاهدات برادران ما در حماس و جهاد اسلامی در فلسطین، این جریان را عوض کرد. مذاکرات صلح به بن بست رسید و حالا در بدترین شرایط ،الحمد لله. اسراییلی ها از آن روزی که به سرزمین لبنان وارد شدند و با حزب الله جنگیدند یعنی سیر صعودیشان پایان یافت و سیر نزولی یشان آغاز شد.
اسرائیل کبری ساقط شد!
اسراییل ده-دوازده سال قبل به خاطر فشار و مبارزات حزب الله مجبور شد عقب نشینی کند، این به معنای انتهای اسراییل کبری است، یعنی آنها یک برنامه داشتند به عنوان “اسراییل کبری” از نیل تا فرات. این در لبنان دفن شد، این در لبنان تمام شد. دیگر اسراییلی ها چنین فکری حداقل در کوتاه مدت یا در میان مدت نمی توانند بکنند چرا؟
اسراییل کبری که باید از نیل تا فرات تشکیل شود باید نیروهای مسلح حضور و امکانات و تسلط کامل در منطقه داشته باشد، خوب وقتی که ارتش اسراییل نتوانست بر پنجاه در صد از سرزمین لبنان تسلط پیدا کند، نتوانست در مقابل جند صد نفر مجاهد بایستد و نتوانست در مقابل یک تشکل و یک جریان جهادی انقلابی نه در مقابل یک ارتش، نه در مقابل یک دولت، در مقابل یک تشکل و یک جریان جهادی بایستد و مجبور شد عقب نشینی کند، پس چگونه می تواند از نیل تا فرات دولت تشکیل بدهد. این دولت بزرگ ساقط شد، یعنی این جوانان مبارز حزب اللهی، برنامه های بزرگ اسراییل را خراب کردند وشکست دادند.
غیر از اسراییل کبری، یک برنامه دیگر به نام ” اسراییل عظمی” مطرح است.
اسراییل کبری! اسراییل عظمی!
فرق بین اسراییل کبری و اسراییل عظمی چیست؟
اسراییل کبری این است که اسراییل یک کشور بزرگی باشد یک مرزش نیل و یک مرزش فرات است. یعنی یک کشور. کشورهای دیگر ادغام بشوند. یعنی دیگر چیزی به نام لبنان، مصر، سوریه و اردن و اینها نیست، یک کشور بزرگی در منطقه به نام کشور اسراییل بوجود آید. این اسرائیل کبری است.
اسرائیل عظما یک چیز دیگری است. و آن این است؛ همین فلسطین اشغالی، آنجا اسرائیل باشد یعنی دولت و ارتش و جامعه، ولی اسرائیلی ها بیایند بر کل منطقه خاورمیانه مسلط بشوند، دست بالایی داشته باشند از طریق دولت ها، سازمان های امنیتی، اقتصاد، رسانه های گروهی، احزاب، فرهنگ، آن چیزی که آقای شیمون پرز به عنوان خاورمیانه نو عنوان کرد. این اسرائیل عظما است. یعنی اسرائیل یک کشور است در فلسطین ولی اقتدار و تسلط بر منطقه دارد ، لذا حذف کشور لبنان و کشور سوریه و مصر و …
و مکروا و مکر الله…
آن ها می خواستند از طریق مذاکرات صلح به نتیجه برسند، ولی عملیات استشهادی داخل فلسطین و تقریباً یک سال و نیم پیش اگر یادتان یاشد، جنگ در ماه آوریل – ما می گوییم نیسان- هم ت ه اسم جنگ ۱۶روزه تعریف شد. که حزب الله در مقابل اسرائیل ۱۶ روز ایستاد. از نیروی هوایی، تانک و ابزارهای پیشرفته در مقابل این جوانان حزب الله. ۱۶ روز نتوانستند کاری انجام دهند و بنابراین شیمون پرز هم ساقط شد و همه ی روسای دنیا در شرم الشیخ اگر یادتان باشد، جمع شدند. آنجا جمهوری اسلامی را به عنوان حامی تروریست جهانی و منطقه ای متهم کردند و تصمیم گرفتند در مقابل جمهوری اسلامی بایستند و تصمیمی گرفتند که حزب الله و حماس و جهاد اسلامی را نابود کنند و این سازمان ها و جریان ها باید از بین بروند. در شرم الشیخ همه ی دنیا جمع شدند ولی خدا به این مجاهدین نصرت عطا کرد. شیمون پرز شکست خورد و یک کسی مثل آقای نتانیاهو آمد سرکار که آن جا هم مذاکرات صلح به بن بست رسید و عامل اصلی به بن بست رسیدن مذاکرات سازش همین مبارزات مجاهدان در فلسطین و لبنان بود که حالا من نمی-گویم برنامه ی اسرائیل عظما شکست خورد ولی من می گویم به بن بست رسید در کوتاه مدت و میان مدت. این هم یک پیروزی عظما بود. ولی بالاتر از آن تحول عظیم فرهنگی در منطقه ی ما، در ملت های ما، در ملت های عربی، چه شیعه باشد چه سنی، مسلمان باشد یا مسیحی، بود. یک تحول عظیم فرهنگی آنجا به وجود آمد. و یک تحول عظیم فرهنگی در داخل جامعه ی اسرائیل هم به وجود آمد و این نکته که حالا می خواهم بگویم نکته ی خیلی امیدبخش است. خیلی نکته ی مهمی است. این نکته ی مهم چیست؟
می شود! می توانیم!
در بین ملت ها، ملت لبنان، سوریه، اردن، فلسطین، مصر، مخصوصاً در آن منطقه حالا هر جا بروید، سیاسیون، احزاب، روشنگران، مردم معمولی، عامه مردم، می-گویند می شود با اسراییل مبارزه کرد. این تحول عظیم است. بله می شود با اسراییل مبارزه کرد ، اصلآ می شود اسراییل را شکست داد.
بالاتر، حالا سیاسیون و تحلیل گران در منطقه می گویند در وضعیت جدیدکه پیش آمده، ما بالاتر از این حرفها هم می توانیم بزنیم. آن چیست؟ می شود اسراییل را نابود کرد و حتی من از بعضی از سیاستمداران بزرگ منطقه شنیدم. ایشان به من گفتند. حالا اسم نمی برم، به من گفت و این را هم ایشان فقط نمی گویند یک جمعی می گویند – این یک فرهنگ جدید در منطقه است.- گفت: ” من فکر می کردم یک روزی خواهد آمد در منطقه که اسرائیل از بین برود. ولی آن روز در زمان ما نخواهد بود. در زمان فرزندان ما نخواهد بود. ممکن است در زمان فرزندان فرزندان ما باشد. ولی آن تحولات اخیر، آن مبارزات اخیر، آن پیروزی های اخیر چه در فلسطین، چه در جنوب لبنان و به بن بست رسیدن مذاکرات سازش در منطقه. من دارم احساس می کنم وقتی نگاه می کنم به حزب الله و امثال حزب الله احساس می کنم که نه! اسرائیل در زمان ماها از بین خواهد رفت.” این تحول خیلی بزرگی است. ما چند سال پیش باید می آمدیم به جوانان لبنانی می گفتیم که برادران عزیز بیایید بجنگید، مبارزه کنید، باید آن ها را قانع می کردیم، حالا به یک مرحله ای رسیدیم که مشکل داریم. به کار گرفتن این جوانان لبنانی برای ما مشکل است. خیلی زیادند. خیلی ها می خواهند مبارزه کنند. از همه طوایف، نه فقط شیعه، نه فقط حزب اللهی-ها، همه. خب این چیزی عظیمی است که در منطقه به وجد آمده، مخصوصاً بعد از شهادت این جوان (سید هادی). برای همه اثبات شد. برای بنده، حزب الله و بچه-های حزب الله و برادران و خواهران حزب الله چیز طبیعی بود. ما در این زمان امام را داشتیم که پسرشان را برای اسلام از دست داد. در تاریخ حسین(ع) داریم، زینب(س) داریم، کربلا داریم. برای ما این چیزها خیلی عادی و طبیعی است. ما هم فکر نمی کردیم چیز غیرعادی و غیر طبیعی انجام دادیم. ولی برای دیگران یک چیز خیلی عجیبی بود که حالا من با زبان فارسی نمی توانم توضیح بدهم و یک تحول بزرگی در منطقه به وجود آمد.
حالا همه چیز تغییر کرده!
اصلاً برای دشمن و دوست ثابت شد که مقاومت حزب الله یک مقاومتی نیست که به دنبال منافع سیاسی مبازه کند. یک مقاومت جدی، صادقانه، مخلصانه و خیلی بالاتر از این حرف ها که من گفتم، لسانم عاجز است و از لحاظ امکانات زبانی نمی-توانم تبیین کنم. در منطقه ی ما خیلی مهم شد.
ما امروز نه فقط برادران ایرانی، از همه جهان عرب، از همه جهان اسلام با ما تماس می گیرند، برای ما نامه می فرستند که ما می خواهیم بیاییم لبنان مبارزه کنیم، با شما مقاومت کنیم، با اسرائیلی ها بجنگیم، ما حاضریم عملیات استشهادی را انجام دهیم. از زن و مرد، از برادر و خواهر که اصلاً امکانات آنجا و صحنه ی آنجا تحمل این را نمی کند. خب من هم به شما می گوییم که ۱۵ سال قبل کسی که حاضر بود تفنگ به دست بگیرد و با اسرائیل مبارزه کند چند صد نفر بودند. حالا به شما می-گویم چه در لبنان چه در فلسطین هزاران نفر حاضرند تفنگ به دست بگیرند و مبارزه کنند. حاضرند بروند شهید بشوند و عملیات استشهادی انجام بدهند. به این شکلند. این خیلی امیدوارکننده است.
فرق این مقاومت با آن مقاومت
در مقابل خود وزیر دفاع اسرائیل، ما می گوییم وزیر جنگ اسرائیل در دو- سه هفته قبل اعلام کرد ما مشکل داریم. بحرانی در ارتش و جامعه داریم. آن چیست؟ این که می گوید جوانان اسرائیلی دیگر انگیزه ندارند در ارتش بیایند یا درنیروهای مختلف وقتی آن کسانی که در ارتش هستند انگیزه ندارند، لبنان و جنوب لبنان آنجا حتی برای نگهبانی بروند نه برای انجام عملیات در پشت جبهه، حاضر نیستند. خانواده اسرائیلی ها صدها هزار دلار و ده ها هزار دلار دارند می دهند تا برای پسرانشان از ارتش (سربازی) معافی بگیرند یا حداقل به ارتش می گویند بچه های ما را به لبنان نفرستید. در خود تلویزیون اسرائیل این را گفت. حتی در خود تلویزیون اسرائیل نشان می دهند. مثلاً یک خبرنگار اسرائیلی از مادر یک سرباز اسرائیلی پرسید (این مطلب فرهنگی خیلی مهم است.): شما برای چه چیز دعا می کنید؟ آرزویتان چیست؟ گفت: آرزوی من این است که پسرم از جنوب لبنان زنده برگردد. بعد یک پسر گریه می کرد و در آن لحظه مصاحبه پسرش هم کشته نشده بود و زنده بود و او هم اطلاع داشت که پسرش زنده است ولی گریه می کرد خیلی زبونانه و ضعیفانه و بعد می گوید: من دوست دارم پسرم اینجا باشد دیگر به لبنان نرود. در مقابل آن ها از بعضی تلویزیون های بین المللی استفاده می کنند، می آیند لبنان با ما مصاحبه می کنند. با مادر یکی از مجاهدین ما که پسرش زنده بود، در جبهه هم بود در مقابل از آن مادر پرسیدند: آرزویتان چیست؟ گفت: که آرزوی من این است که پسرم در راه اسلام و جهاد به شرف یعنی درجه ی عظیم شهادت برسد و یبیض وجهی یوم القیمة عند فاطمة الزهراء (س) یعنی روی من در روز قیامت در نزد حضرت زهرا (س) سفید باشد. به این فرهنگ می گویند. به نظر برادران کدام فرهنگ غلبه خواهد کرد. چه کسی پیروز خواهد شد؟ این پیروزی ها که امروز در جنوب لبنان می شنوید به خاطر این فرهنگ است. حالا ما چیزی هم نداریم. همان کلاشینکف که فلسطینی ها داشتند. همان آری جی ۷ که سازمان های فلسطینی داشتند. همان کاتیوشا برای جنگ جهانی دوم. همان که داشتند. ولی فرق این مقاومت با آن مقاومت ها و آن جریانات در ظاهر و شکل نیست. در ماهیت است.
وقتی پسرم هادی شهید شد…
سید هادی در در جبهه بود، داخل مناطق اشغالی نه در خط مقدم. در عملیات پشت خط بود و ایشان و دو نفر از رزمندگان مقاومت اسلامی شهید شدند. اسرائیلی ها خیلی ترسیدند و یکی از مقامات عالی نظامی یشان در مصاحبه در تلویزیون، همان شب با چنین لحنی گفت: ما اطلاع نداشتیم که پسر فلانی است، ما قصد نداشتیم که او را بکشیم. در درگیری بود و کشته شد. خیلی ذلیل می گفت. یعنی این ها می خواهند بگویند اتفاقی بود. آقای فلان این قضا و قدر بود. یعنی خلاصه کاری نکنید.
ما هم نمی خواهیم کاری بکنیم. بالاخره ما افتخار می کنیم که ایشان در این راه شهید شد. افتخار می کنیم که ایشان تا حالا جسدشان دست اسرائیلی هاست. ما خیلی از خانواده های شهدایمان اجساد فرزندانشان در دست اسرائیلی ها ماند. یک عده ۱۰ سال ماندند. از یک سال پیش یک مبادله داشتیم که ۱۲۰ تا از این اجساد شهدا را پس گرفتیم. حالا هم ۱۰ ها جسد شهید پیش اسرائیلی ها مانده است. حالا فرض کنید که این ها ۳۰ تا بودند شدند ۳۱ ی.
با امیدواری دامه خواهیم داد…
همین است و ما ان شاء الله نه حالا ، از ۱۹ سال قبل وقتی که با حضرت امام بیعت کردیم و بعد از رحلت حضرت امام با مقام معظم رهبری بیعت کردیم، با خدایمان و با محمد(ص) و آل محمد (ع) چنین عهدی بستیم که ما ان شاء الله ادامه خواهیم داد و از آن روزی که چیزی نداشتیم امیدمان خیلی زیاد بود، چه رسد به حالا که ما در منطقه غریب نیستیم. در منطقه تنها نیستیم. حداقل از ما به عنوان عقلا تعریف می کنند که قبل از آن ۱۲ سال می گفتند مجانین و دیوانگان و نسبت به گذشته ها شرایط مان خیلی خوب است. البته الان در منطقه وضع سخت است، درگیری هست. من نمی گویم که اسرائیل فردا و پس فردا از بین خواهد رفت، من می گویم حالا در این راه داریم حرکت می کنیم. در این سمت اوضاع منطقه دارد پیش می رود. حالا ۵ سال یا ۱۰ سال یا بیشتر. به هر حال این مسیر نزولی شروع شده است. این نقطه تحول عظیمی است که این پیروزی های اخیر و شهادت این عزیریزان تاثیر فراوانی داشت. خدا به این خون شهیدان برکت داد. این قدر ما از خون شهیدان الطاف و برکات دیدیم که واقعاً باورمان نمی شود، و حزب الله و اسلام و شیعیان اهل بیت را در منطقه خیلی عزیز کرد. ظاهراً یک مقداری طول کشید. ان شاء الله ما با امیدواری ادامه می دهیم. شما هم خیلی امیدوار باشید. من این نکته را تکرار می-کنم که این ها فقط چند جوان لبنانی و فلسطینی با حمایت شما، مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، مسئولین و ملت و همه و همه است که می گویند از مبارزات حزب الله و مقاومت اسلامی و جوانان لبنانی و فلسطینی حمایت می کنیم و در این شکی نیست و کسی در دنیا غیر از این در مورد جمهوری اسلامی و دولت بقیة الله، و این کشور امام خمینی فکر نمی کند.
من از همه تشکر می کنم و التماس دعا دارم.
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
مجموعه از نماد های ابلیسک در شهر های جهان که واقعا دیدنی است و تاسف بار که چگونه این فرقه در حال انتشار نماد های خود در جهان است…
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
کمپین بین المللی ”تلاش برای تحریم اسرائیل” با انتشار خبری، اسامی شرکتها و موسساتی را که بطور مستقیم یا غیرمستقیم از رژیم صهیونیستی در تجاوز به ملت مسلمان فلسطین حمایت می کنند، منتشرکرد…
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) در پی افزایش درخواست ها در جهان برای تحریم کالاهای صهیونیستی پس از اقدام اخیر رژیم صهیونیستی در تجاوز به ناوگان بین المللی امداد رسان غزه موسوم به ناوگان آزادی، کمپین بین المللی تلاش برای تحریم اسراییل برای چندمین بار اسامی شرکتها و موسسات چند ملیتی حامی اسراییل را به همراه مشخصات این سازمانها منتشر کرد و از تمامی ملتهای جهان خواست تا با تحریم کالاهای این شرکتها گامی در جهت اعمال فشار بر اسراییل بردارند.
اسامی این شرکتها و موسسات که با کلیک بر روی آرم آنان می توانید اطلاعات بیشتری را درخصوص نحوه تعامل این شرکتها با رژیم صهیونیستی دریافت دارید به شرح زیر است:
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
مدیریت شبکه فارسی ۱
از نکات قابل توجه در خصوص شبکه فارسی ۱ مدیریت و شیوه اداره این شبکه است. به نظر نگارنده دانستن برخی اطلاعات در این خصوص ضمن اینکه می تواند جالب باشد شاید بتواند در تشریح اهداف و نیات پنهان این شبکه برای مخاطبین موثر واقع شود. شبکه فارسی ۱ متعلق به فردی به نام روبرت مرداک امپراطور رسانه ای و چهارمین مرد قدرتمند آسیاست. دفتر مرکزی این شبکه در هنگ کنگ قرار دارد و توسط کمپانی معروف استار متعلق به نیوز کورپریشین واقع در نیویورک و با همکاری شرکت افغانی موبی متعلق به خانواده محسنی اداره می شود…
اما روبرت مرداک کیست؟ روبرت مرداک یهودی استرالیایی الاصلی است که به سلطان شیطانی رسانه ها معروف است او دارای ۶۰ شبکه تلویزیونی به ۱۳ زبان مختلف است که روزانه حداقل ۳۰۰ میلیون مخاطب را به خود جلب می کند. همینطور مسئولیت ۱۰۰ روزنامه و مجله معتبر همچون دیلی تلگراف، وال استریت ژورنال، تایمز، ساندی تایمز، نیویورک پست و نیز شبکه های خبری معروفی همچون فاکس، فاکس نیوز و اسکای نیوز و سایت هایی همچون “مای اسپیس” بر عهده این فرد است. روبرت مرداک که از صهیونیست های بسیار با نفوذ در دنیاست بارها شخصاً به دخالت در امور دیگر کشورها از طریق همین شبکه افسانه ای رسانه ای اذعان داشته است که شاید یکی از مهمترین این کارکردها اثرگذاری و هدایت افکار عمومی توسط شبکه فاکس نیوز در جریان جنگ آمریکا علیه عراق باشد.
شخصیت عجیب مرداک بسیار قابل تأمل است او در عین حالی که هدایت بزرگترین بنگاه های خبری را بر عهده دارد بیشترین تمرکز خود را بر برنامه های تفریحی ـ سرگرمی نهاده است. در عین حال پر تیراژ ترین مجله انگلیسی یعنی نیوز آوورلد که یک مجله جنسی است متعلق به اوست و همینطور پر تیراژترین انجیل جهان توسط انتشارات او (واندروان) در آمریکا به چاپ می رسد. همین اندک به خوبی بیانگر آن است که لقب سلطان شیطانی رسانه ها لقب برازنده ای برای مرداک است.
شبکه فارسی ۱ با اهدافی هولناک
در حال حاضر شبکه فارسی ۱ ظاهراً برنامه های خود را برای مخاطبان فارسی زبان افغان، تاجیک و ایران تهیه و پخش می کند، لیکن به خوبی مشخص است تمرکز اصلی برنامه ها بر روی مخاطبان ایرانی است. برنامه های این شبکه فارسی شامل پخش سریال های تفریحی و خانوادگی صرف با دوبله فارسی و نیز موسقی تصویرهای خاص با محتوای جنسی و خشونت می باشد. از این بابت این شبکه نسبت به دیگر شبکه ها، حتی شبکه ۲۴ ساعته ام بی سی پرشیا که پیش از این پخش فیلم های سینمایی روز هالیوود با زیرنویس فارسی را در ماهواره عرب ست آغاز کرده بود متمایز است.
ویژگی های این شبکه را از دو نظر می توان بررسی کرد:
۱- شاخصهای ظاهری
- این شبکه برای اولین بار اقدام به دوبله آثار نمایشی روز اروپا، آمریکا و آسیای جنوب شرقی به زبان فارسی نموده است. اگر چه کیفیت این دوبله ها بسیار ضعیف و غیر قابل مقایسه با دوبله فیلم های خارجی در داخل ایران است لیکن در مقایسه با شیوه زیرنویس فارسی این آثار که در دیگر شبکه ها صورت می گیرد توانسته است نظر مخاطبین خود را به نوعی جلب کند. پیش بینی می شود به تدریج شبکه فارسی ۱ تلاش کند این نقیصه را نیز رفع نماید و به کیفیت دوبله آثار پخش شده بیافزاید.
- از ویژگی های دیگر این شبکه پخش سریال های طولانی مدت و دنباله دار خانوادگی و تفریحی معمولی است که مخاطب اصلی آن خانواده ها بوده و با هدف کاملاً تفریحی تهیه و پخش می شوند. بخشی از برنامه های این شبکه هم به پخش موزیک ویدئوهایی اختصاص دارد که غالباً مضامین جنسی و خشونت را به تصویر می کشند.
- استفاده از وله های خاص غالباً با غلبه رنگ های صورتی از ویژگی های دیگر برنامه های این شبکه است. رنگ صورتی خصوصاً آنجا که در کنار رنگ های تیره ( مشکی ) قرار می گیرد از رنگهای ویژه و مورد توجه شبکه های پورنو بوده و به شدت در تولیدات بصری (مجله ها، سایت ها و …) با موضوعات جنسی به کار می رود. برخی روانشناسان معتقدند رنگ صورتی بخصوص در مجاورت رنگ تیره بر انگیزاننده حس و غریزه جنسی در مخاطب است.
۲- شاخص های محتوایی
به هیچ عنوان نمی توان پذیرفت آقای روبرت مرداک یکی از بزرگترین مردان رسانه ای جهان تنها با هدف سرگرم کردن مخاطبان فارسی زبان جهان شرکت های متعددی در دبی، هنگ کنگ و نیویورک فعال کرده باشد و شبکه ای خاص را بر روی یکی از بهترین فرکانس های ماهواره ای هات برد راه اندازی نموده باشد اما هیچ هدف خاصی را پیگیر نباشد. شبکه فارسی ۱ اولین شبکه ای است که به طور تخصصی تمام تمرکز خود را بر روی خانواده ها نهاده است و اگر قرار است جوانان را نیز مورد هدف قرار دهد آنها را در کنار خانواده مورد توجه قرار می دهد.
مدیریت شبکه فارسی ۱ با دقت و وسواس خاصی برنامه های خود را انتخاب می کند و آنچنان محتوای این سریالها برایشان مهم است که و به طور شتابزده و با دوبله ای نازل اما با سرعت در اختیار بینندگان فارسی زبان قرار می دهد. نگاهی به این سریال ها به خوبی نشان می دهد که تمام آنها در پرداختن به موضوعات ذیل مشترکند و به نظر می رسد قرار است در فارسی ۱ به هیچ موضوعی غیر از این پرداخته نشود:
- ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده
- ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسرر و البته شوهر به زن
- بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین
- عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده
- هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر
- عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر
- تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده
- ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ( جالب است بدانیم این مفهوم سالهاست در برخی تولیدات روتین تلویزیونی خودمان هم تبلیغ می شود).
- ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!
- مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده
- افزایش تأثیر پذیری جنسی و خشونت در جوانان و نوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص
- پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان
کانون خانواده از مهمترین پایه های جامعه در کشورهای اسلامی و به خصوص ایران عزیزمان است و به خوبی مشخص است که گردانندگان این شبکه بر اهمیت این پایگاه مقدس در جامعه اسلامی واقفند و با مورد هجوم قرار دادن آن برنامه دراز مدتی را در ذهن طراحی نموده اند.
سخن پایانی
اگر به دقت برنامه های مختلف شبکه های فارسی زبان خارج از کشور را پیگیری کرده باشیم الحق باید بگوییم تنها جای چنین شبکه ای خالی بود!! شبکه فارسی ۱ حلقه مفقوده حمله رسانه ای غرب و در رأس آن صهیونیست را علیه ایران اسلامی تکمیل می کند. حلقه ای که مشخصاً خانواده را در کانون توجه خود قرار داده و با هدف منفعل و منحرف نمودن آن، تهیه و پخش می شود.
شبکه فارسی ۱ در ادامه همان سناریوی از پیش طراحی شده ای شکل می گیرد که سالها پیش رهبر انقلاب از آن به عنوان تهاجم و شبیخون فرهنگی یاد کردند و امروز بیش از هر روزی نمودهای بارز این تفکر شیطانی را احساس می کنیم اما در این کارزار لازم است از اسباب و ادوات خاص خود برای مقابله و حتی تهاجم بهره جست. این ابزار چیزی نیست جز رسانه.
متأسفانه رسانه ملی در تولید برنامه های ویژه خانواده چندان موفق نبوده. اگر چه در طول سالیان گذشته برنامه های خوب و مخاطب پسند و پر محتوایی تهیه و تولید شده است اما این امر از تداوم لازم برخوردار نبوده و به طور مشخص از استراتژی قوی و از پیش تعیین شده ای متناسب با نیاز روز تبعیت نکرده است. لازم است رسانه ملی در تعریف خود از برنامه های با موضوع خانواده بازنگری جدی به عمل آورد و ضمن شناخت دقیق نیازهای مخاطبین (به خصوص زن خانواده و جوان) به تولید برنامه های روتین و جذاب همت گمارد.
صدا و سیما می تواند با تولید برنامه های مناسب و هدفمند و با بهره گیری از نظرات کارشناسان و منتقدین، رسانه های خارجی را با چالشی جدی مواجه سازد. بی شک بسیاری از مخاطبین به دنبال پر نمودن اوقات فراغت خود به جستجو در کانال های ماهواره ای می پردازند و در این بین است که ناخودآگاه متوجه برنامه هایی می شوند که بر خلاف ظاهری فریبنده به شکار ارزش های متعالیشان خیز برداشته اند اینجاست که رسالت رسانه ملی دو چندان می شود.
به نظر می رسد توجه به راهکارهای ذیل می تواند برای برنامه سازان و برنامه ریزان رسانه ملی مفید باشد:
- توجه به تولید سریال های خانوادگی جذاب و طولانی مدت روتین (به عنوان یکی از نمونه های بارز این سریال ها می توان از مجموعه نرگس نام برد)
- توجه به محتوای برنامه ها با در نظر گرفتن لزوم ارائه غیر مستقیم پیام
- بهره گیری از فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی در تولید برنامه های جذاب (به عنوان مثال سریال بر بام آسمان ویژه زندگی غیاث الدین جمشید کاشانی نمونه خوبی از این تولیدات بود)
- توجه ویژه به برنامه های ظنز خصوصاً طنزهای فاخر (بد نیست اشاره کنیم هنگام پخش سریال طنز شبهای برره صدای آمریکا در کنداکتور خود تغییراتی ایجاد می کرد تا برنامه های مهمی در آن ساعت پخش نشود)
- توجه ویژه به پخش موسیقی های اصیل متناسب با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی
- توجه ویژه به برنامه هایی با موضوع تفریحی سرگرمی از طریق تولید برنامه هایی در ساختارهای جذاب مسابقه ای
- توجه ویژه به تولید و پخش برنامه های ورزشی جذاب برای جوانان و خانواده ها به غیر از فوتبال
- همچنین لازم است رسانه ملی تولید برنامه هایی را که بتواند در آن واحد پدر، مادر، دختر و پسر یک خانواده را در کنار هم بنشاند نیز همت گمارد.
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
معنی کلمه آخرالزمان از امور نسبی به شمارمی رود،به این معنا : زمان فعلی را که مدت یکهزار و چهارصدواندی سال از هجرت پیامبر اعظم(ص) می گذردنسبت به آن زمانی که آن حضرت مبعوث به رسالت شده می توان گفت٬آخر الزمان است و مدت پانصد یا هزار یا دو هزار سال آینده را نیز نسبت به زمان فعلی می توان گفت آخر الزمان است.پس آخر الزمان یک زمان معلوم و محدودی نیست تا بتوان گفت ٬فلان زمان آخر الزمان است .به همین نسبت هم نمی توان زمان و موقع ظهور حضرت مهدی(عج) راتعیین نمود…
اهمیت شناخت نشانه های آخر الزمان و ظهور
هرمسئله ای که اهمیت و مقبولیت عمومی داشته باشد٬خطرات و تهدیدهایی نسبت به آن ازناحیه فرصت طلبان وجود دارد .ازجمله این مسائل که دارای شاخصههای جهانی و همگانی است،مسئله آخر الزمان و به دنبال آن ظهور منجی است که به منزله اعتقاد و باور عمومی در همه ادیان (الهی و غیر الهی) مطرح شده است. طبیعی است افرادی که به دنبال منفعت و سودجویی فردی یا گروهی اند با ظاهر سازی و اغفال مردم به دنبال انجام نیّت سوء خود هستند.
از اینرو بیان نشانهها و علائم ظهور،امری ضروری است و رهبران و بزرگان دین، برای جلوگیری از این انحرافها و کجرویها و برای حفظ باورهای اصیل مردم، باید منجی و مصلحِ آخرالزمان را با تمام شاخصهها معرفی نمایند و برای ظهور و قیام او نشانهها و علایمی را بیان کنند تا مردم در دانستن مرزحق از باطل دچارتردیدنشونددراین خصوص در احادیث فراوانی ویژگیهای آخرالزمان و منجی بشری حضرت مهدی(عج) و کیفیت ظهوراو،باتمام علائم و نشانهها بیان شده است.
روایات پیرامون آخر الزمان
در موردعلائم ظهور٬روایات گوناگون واحادیث متواتری (۸۷۵روایت فقط از امامان معصوم(ع)سوای پیامبر اسلام (ص))٬از سوی معصومین(ع) نقل شده است زیرا بعضی ازاین روایات جو اجتماعی و به ویژه وضع اجتماعی جوامع اسلامی را پیش از ظهور تشریح می کندو برخی دیگرحوادثی را که نزدیک به ظهور واقع می شوند شرح می دهد و بعضی از روایات هم به حوادث پس از ظهور اشاره دارند.که در این مطلب به نشانه های قبل از ظهور اشاره می کنیم .در یک نگاه کلی میتوان نشانهها ی ظهور امام زمان(عج) را به انواع مختلفی تقسیم کرد که به این علائم می پردازیم.
الف) نشانههای عام و خاص
۱- نشانههای عام
آن دسته از نشانهها و علایمی که شاخصههای کلی و عمومی دارند یعنی در قالب پدیده خاص، در برهه ای خاص و در افراد خاصی محصور نشدهاند،(علایم عمومی) نامیده میشوند؛ نظیر احادیث و روایاتی که از احوال و اوضاع مردمان آخر زمان خبر میدهند و از انحرافات و کج رویهایی که در آن دوران رخ میدهد سخن به میان آوردهاند که در واقع، نوعی بیان علایم و نشانههای ظهور امام زمان(عج) است، امّا در قالب و معیار کلی و عمومی.
حذیفه بن مغیره مخزومی می گوید در کنار کعبه پیامبر اسلام (ص) را دیدم.فرمودند:ای حذیفه!مطالبی می گویم به قلبت بسپار و با چشمت ببین و با انگشتانت شماره کن.ایشان فرمودند:از نشانه های آخر الزمان این موارد است:وقتی که امت من نماز را ضایع کنند٬امانتداری کم شود٬از شهوات پیروی کنند٬ مشروبات الکلی بنوشند٬خانواده ها در دامن فساد سقوط کنند(مانند بی حجابی٬رقاصی…)٬درختکاری زیادشود٬ولی محصولات اندک شود٬قیمتها بالا رود ٬افراد از اخلاق و کار خویش تعریف کنند ٬زشتی دروغ از بین برود بحدی که لباس راستی برتن آن بپوشانند ٬برادر به برادر حسد ورزد ٬ربا را به نام خریدو فروش بگیرند٬وامنیت از راههای هوایی وزمین برداشته شود از اسلام باقی نماند جز اسمی٬….
۲-نشانههای خاص
بعضی از نشانههای ظهور، به صورت خاص و با شاخصهای ویژه در افراد معین، تبلور مییابد٬به عنوان نمونه ظهور و خروج افرادی به نام «دجال» و «سفیانی» که مظهر ظلم و گمراهی و نیز قیام افرادی مثل یمانی و سید خراسانی که نمادهدایت هستندجزء نشانه های خاص شمرده میشوند و در روایات، با اسم و رسم و با ویژگیهای مخصوصشان وارد شده است.
امام باقر (علیه السلام) در دو روایت به خروج پرچمهای سیاه از سوی خراسان همزمان با ظهور و بیعت آنان با امام زمان(عج) ٬خسوف در شب اوّل ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه٬بطوری که از زمان خلقت آسمانها و زمین به دست خداوند متعال (این چنین اتفاقی) رخ نداده است٬اشاره می فرمایند.در روایات فوق نشانهها و علایم خاصی برای ظهور امام زمان(عج) تعیین شده است.
ب) نشانههای حتمی و غیر حتمی
۱- نشانههای حتمی
نشانههایی که به طور قطع٬قبل از ظهور حضرت مهدی(عج)، رخ خواهند داد و در واقع،هیچ گونه قید و شرطی در ایجاد آنها لحاظ نشده است”علائم حتمی”نامیده می شوند و شاید بتوان گفت که ادعای ظهور قبل از تحقق آنها کذب و دروغ است.
امام سجاد(علیهالسلام)فرمودند: ظهور قائم،از ناحیه خداوند،حتمی است و خروج سفیانی نیز، از جانب خداوند حتمی است و قائمی جز با سفیانی وجود ندارد.
امام صادق علیهالسلام فرمود:(قیام)یمانی از نشانههای حتمی است.
ابو حمزه ثمالی نقل میکند:از امام باقر علیهالسلام پرسیدم: آیا خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند: آری، صیحه آسمانی نیز از علایم حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است. اختلاف بین بنی عباسدر رابطه با حکومت،حتمی است. کشته شدن نفس زکیّه(در کنارکعبه) حتمی است، قیام قائم آل محمد(صلیاللهعلیهوآله) حتمی است،..
۲- نشانههای غیر حتمی
بعضی از نشانههای ظهور قبل از ظهور، بطور مشروط رخ میدهند؛ یعنی اگر مقتضای آنها موجود و مانعی برسر راه آنها نباشد، تحققشان حتمی خواهد بود. در میان نشانهها و علایم، آنچه حتمی شمرده شده، جزء محتومات هستند و غیر از آنها که گروه بسیاری از علائم را تشکیل میدهند جزء علائم غیر حتمی شمرده میشوند.
ج) علائم با فاصله و بیفاصله
۱- نشانههای نزدیک به وقت ظهور
در بعضی از روایات، تصریح شده که بعضی از علایم در سال ظهور امام زمان (عج)، رخ میدهند؛ یعنی قبل از ظهور و در آستانه قیام حضرت مهدی (عج)،این نشانهها یکی پس از دیگری پدیدار شده،به ظهور امام زمان (عج)می انجامد.
امام صادق(علیهالسلام)فرمودند: خروج سه کس: قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان، هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی، به حق و هدایت دعوت نمیکند.
امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه، بیش از پانزده شب فاصله نیست.
۲-علایمی که با ظهور، فاصله زمانی دارد
بعضی از نشانهها و علایم در بستر تاریخ با فاصله بسیاری با وقت ظهور تحقق مییابد؛ حتی بعضی از آنها قبل از تولد امام زمان رخ مینمایند و بعضی بعد از تولد و قبل از ظهور با فاصله زیاد، تحقق پیدا کرده و خواهند کرد؛ چنان که شماری از آنها، همچون فروپاشی بنی امیه و بنی عباس، خروج ابومسلم خراسانی، اختلاف بین مسلمانان و…اتفاق افتاده است.
د) علائم زمینی و آسمانی
۱- علایم طبیعی و زمینی
در میان نشانهها و علائم ظهور، غالب آنها نشانههای طبیعی و زمینیاند و هر کدام در تثبیت حقانیت ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) نقش اساسی دارند.
امام علی(علیهالسلام)فرمودند:مردی از خاندان من،درسرزمین حرم قیام میکند، پس خبر خروج وی به سفیانی میرسد.وی،سپاهی از لشکریان خود رابرای جنگ، به سوی او میفرستد و آنان را شکست میدهد، آنگاه خود سفیانی با همراهانش به جنگ وی میروند و چون از سرزمین بیداء (بین مکه و مدینه)میگذرند، زمین آنان را فرو می برد و جز یک نفر، که خبر آنان را میآورد کسی از آنان نجات نمییابد.
نشانه هایی نظیر فرو رفتن سفیانی در بیداء، قیام یمانی، خراسانی، سفیانی، دجّال، قتل نفس زکیّه(در کنار کعبه)، جنگهای خونین و غیره … از جمله علایم زمینِ و طبیعی هستند.
۲- علائم آسمانی
به علت اهمّیت ظهور امام زمان(عج)،علاوه بر نشانههای زمینی و طبیعی،برخی علائم آسمانی نیز در زمان ظهور حضرت رخ خواهند داد،تا مردم بهتر رهبر و مصلح آسمانی را شناخته و در راستای تحققِ رسالت و اهداف او مشارکت کنند٬مانند:
صیحه آسمانی: امام صادق(علیهالسلام)فرمودند: هر گاه منادی از آسمان ندا دهد که حق با اولاد محمد(صلیاللهعلیهوآله وسلم)است،درآن هنگام، ظهور مهدی (عج)به سر زبانها میافتد، و همه (شراب)دوستی او مینوشند و غیر او را یاد نمیکنند.
کسوف:امام صادق(علیهالسلام)فرمودند:نشانه ظهور مهدی(عج) کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است(وقت کسوف)سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
فهرست بازیکنان یهودی هالیوود آنچنان طولانی و مفصل است که جز انتخاب اسامی مشهور، گریزی نیست.
اخیراً فهرست ۲۸ صفحه ای از ۱۵۰۰ یهودی شاغل در هالیوود (اعم از بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و…) منتشر شده است که شامل بسیاری از مشاهیر سینما می شود و به اعتراف تهیه کنندگان آن هنوز کامل نیست و بسیارند یهودیان گمنامی که در هالیوود مشغول به کار هستند.
از میان تهیه کنندگان یهودی هالیوود: آدولف زوکر، ساموئل زنتسر، جوئل سیلور و رابرت مردوخ از شهرت بیشتری برخوردارند. در فهرست کارگردانان یهودی با اسامی مشهورتری مواجه می شویم که برخی از آنها تهیه کنندهٔ آثار خود نیز محسوب می شوند؛ اریک فون اشتروهایم، ژوزف فون اشترنبرگ، ارنست لوبیچ، استنلی کوبریک، ماکس افولس، دیوید کروننبرگ، فریتس لانگ، ویلیام شاتنر، رومن پولانسکی، سیدنی لومت، بیلی وایلدر، استیون اسپیلبرگ، وودی آلن، سیدنی پولاک، راب راینر، کلودللوتش، ژان لوک گدارد، مل بروکس، پیتر باگرانوویچ، ساموئل گلدوین، اندی اکرمن، مایک نیکولز، تیم برتون، ران سیلور، تونی راندال و…
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
جریانهای مختلف ظهور توسط “حزب الله” و “حزب الشیطان” سازماندهی و عملیاتی میگردند و این بزرگترین تقابل صدق و کذب هستی است؛ از یک طرف ولی خدا با ایجاد جریانی پرشور و نورانی که خود مشتمل بر جریانهای متعدد و زیر مجموعه های مختلفی ست نور هدایت الهی را بسط میدهد و از سوی دیگر شیطان با ایجاد جریان انحرافی خود که بطور همزمان از محورهای “سیاسی”،”اقتصادی” و “فرهنگی” به نبرد ولی الله الاعظم روی آورده است، سعی در تبلیغ و توجیه شیطان پرستی و محو توحید نموده است .این جریان شیطانی پس از شکست در محورهای “اقتصاد” و “سیاست” به جنگ گسترده رسانه یی از طریق “دجال” ، رسانه ی قوی و همه گیر خود روی می آورد و اینجا دقیقا نقطه رویاروئی جریانهای الهی و شیطانی ظهور است؛ از یکسو ولی الله به ظهور خویش نزدیک میشود و از سوی دیگر شیطان از طریق دجّال جهانگیر شده و در پی ظهور نهائی خویش است .این آوردگاه عظیم در هر دو سو متکی به عقبه های متعدد با فرماندهی واحد است و گوئی آنچه در صحنه عیان جهان، روی میدهد در مرکز فرماندهی طرفین برنامه ریزی و عملیاتی میگردد و رسانه های طرفین صرفا بیانگر و ظهور بخش آن فعالیتهای نامرئی طرفین هستند…
بسم الله الرحمن الرحیم
جریانهای عصر ظهور
قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فی فِئَتَیْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ أُخْرى کافِرَةٌ
یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ إِنَّ فی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ آل عمران۱۳
مقدمه؛
وجود و ظهور منجی که در همه مکاتب الهی نقشی محوری و پررنگ دارد نه صرفا بعثت و بروز شخص یا شخصیتی برای نجات انسانها از بدبختی و گمراهیست بلکه در واقع تجلی و نمود عینی معرفت مردمان هر عصر به خداوند متعال است . این قاعده ریشه دار، فطری انسان و ضامن شکوفائی استعدادهای خدادادی او و بیانگر غایت آمال و آرزوها و ظرفیت وجودی او نیز میباشد و با توجه به اینکه منجی بشریت جانشین خدا برروی زمین و اختنیاردار مدیریت عالم برای رشد و تعالی انسانهاست لذا انسانها و جوامع انسانی خواسته یا ناخواسته به سمت جایگاه معنوی و خدائی منجی در حرکت هستند و بی آنکه بخواهند قدرت مدیریت الهی خلیفة الله را با دوستی یا دشمنی خویش به تجلیگاه می آورند .
انسانهای پاک سرشت و نیک سیرت رفته رفته خود نیزمنجی میشوند و ناپاکان و بدسیرتان مانع نجات بشریت ؛ هر انسانی که به فکر نجات خویش از تباهی و بدعاقبتیست به همان میزان منجی خویش است و اگر این صبغه ی نجات دهندگی بر همه افکار و اعمال او سایه بیندازد، او متوجه و متذکر وجود منجی بزرگتری میشود که فی الواقع او باب نجات و نهایت کمال است . این حقیقت شگفت انگیز ، زیبا و اندیشه ساز در معارف شیعی و مهدوی به “ظهور انفسی” مشهور است و مقدمه لازمی است برای “ظهور آفاقی” که بروز نجات بخشی جانشین خدا از طریق برقراری حکومت عدل الهی برروی زمین میباشد .
قلوب انسانهای پاکنهاد که در راستای اصلاح خویش و رهائی از فساد درون و بیرون تلاش میکنند در نظمی عجیب و هدفمند به سمت انسان کامل متوجه میگردد تا ساختار عظیم حکومت الله ۱ برروی زمین متحقق شود؛ در این بین میزان و شاخص، کمال گرائی و ملاک، ولی خداست و شایستگیهای فردی بر خلاف روشهای مادیگرایانه همه جانبه و متضمن سعادت فرد است .
انبیاء و اوصیاء الهی صلواة الله علیهم اجمعین در طول تاریخ بشریت بر اساس این ساختار، ایفای نقش نموده و به هدایت انسانها همت گمارده اند تا با تشکیل جبهه یی واحد از مومنان، به جنگ شیطان و ایادی او بپاخیزند اما در اکثر برهه ها ولی خدا با اندکی از مومنان خالص در جنگی نابرابر همه هستی خویش را فدا نمودند تا چراغ هدایت همچنان روشن بماند تا شاید انسانهای دنیازده دست از غفلت خویش بشویند و حول محور جانشین خدا به تشکیل حکومت عدل همت بگمارند اما سُستیها و خمودگیها و فریبخوردگی ها و انحرافات ، تحقق این آرزوی همیشگی اولیاء الله را به تاخیر انداخت تا جائیکه هر یک از آنها که خود منجی امت خویش بودند آرزوی تعجیل در فرج منجی نهائی برای همه بشریت را اوج آمال و اهداف خویش قرار دهند؛ گوئی سرنوشت محتوم این بود که جریان نجات بخشی و هدایتگری تمام و کمال بشریت، گنج نهانی باشد برای روزگاری که مردمانی با قلوب نورانی و ایمانهای مستحکم، اراده های پولادین را مبنای شوق و اصلاحگری خویش قرار داده و به فریاد رسای خاتم الاوصیاء لبیکی جانانه بگویند.
جریان چیست؟
در لغت و اصطلاح رایج جریان به معنای تکرار امر واحد و حرکت مداوم و هدفدار میباشد اما از دیدگاه کلان نگر، هر فرد، گروه یا واحدی که “صاحب اندیشه و فکر”، دارای “نماد و پرچمدار مشخص” و همچنین “قدرت اثر گذاری بر غیر” را داشته باشد، جریان نامیده میشود . در تاریخ اسلام جریانهای فکری، فقهی و سیاسی مختلفی وجود داشته اند که در هر دو جناح حق و باطل موثر بوده اند لکن بنابر ادبیات قرآنی و روائی ما به “آل” ، “بنی” ،”قوم”، “فئة”، “ملأ” و “امة” نامیده شده اند . بر این اساس میتوان گفت هر فرد یا گروهی که صاحب اندیشه منسجم و هدفداری باشد و برای حضور در جامعه نماینده و شاخصی تعیین کند تا با اثرگذاری مداوم، به اهداف خود نائل شود “جریان” نامیده میشود .
حزب الله و حزب الشیطان
آخرالزمان نه تنها به سروریِ برترین ولی خدا مفتخر است بلکه آزموده ترین مؤمنان را در رکاب ولی مطلق حق نظاره گرست تا جریان نجات بخشی بشریت با ساختاری بی نظیر و جهان شمول همه خاکریزهای دشمنان خدا را در طرفة العینی تسخیر نماید . این جریان قوی و موثر به هر میزان که قلوب مؤمنین را بنابر اصلاحگری و شوقی که از خویش نشان میدهند به هم پیوند میدهد تجلی بیرونی نیز دارد و آن تشکیل حکومت جهانی اسلام در یک بازه زمانی خاص و نسبتا طولانی است .
ولی الله نقطه کانونی جریان ظهور و مومنانی با ایمانهای قوی و ثبات قدم، اولین حلقه های گسترش این جریان در بین عموم مومنین هستند تا ساختار عظیم و منسجم “حزب الله” در برابر جریان انحرافی شیطان و حزب گمراهش صف آرائی نماید .
“حزب الشیطان” با ساختار عنکوبتی خویش که هراس انگیز اما سست و از هم گسیخته است با بهره مندی از همه امکانات مادی، جریان گسترده یی از اغواگری را سامان بخشیده است تا در شؤونات مختلف فردی و اجتماعی میدان دار مدیریت بشریت و جهان باشد .”قدرت”،”ثروت”و”علم” سه زمینه اصلی فعالیت اوست تا با هم افزائیهای پی در پی، در اندشیه تسخیر جهان و اثبات ادعای دروغین الوهیت خویش باشد .
جنگ بزرگ “حزب الله” با “حزب الشیطان” که به درازای تاریخ بشریت قدمت دارد در آخرالزمان به نهایت خویش و همه بعدی بودن میرسد و هر سه مؤلفه اصلی را در بر میگیرد؛ گرچه در فرازهائی از تاریخ نیز این نبرد عظیم در همه شؤونات زندگی فردی و جمعی انسانها رخ نمود تا الگو و راهکاری برای آخرالزمانی ها باشد پس تصور تقابل صرفا نظامی بین حق و باطل خیالی خام و برآمده از بی بصیرتی و سُستی ایمان است .
جریانهای عصر ظهور
جریانهای مختلف ظهور توسط “حزب الله” و “حزب الشیطان” سازماندهی و عملیاتی میگردند و این بزرگترین تقابل صدق و کذب هستی است؛ از یک طرف ولی خدا با ایجاد جریانی پرشور و نورانی که خود مشتمل بر جریانهای متعدد و زیر مجموعه های مختلفی ست نور هدایت الهی را بسط میدهد و از سوی دیگر شیطان با ایجاد جریان انحرافی خود که بطور همزمان از محورهای “سیاسی”،”اقتصادی” و “فرهنگی” به نبرد ولی الله الاعظم روی آورده است، سعی در تبلیغ و توجیه شیطان پرستی و محو توحید نموده است .
این جریان شیطانی پس از شکست در محورهای “اقتصاد” و “سیاست” به جنگ گسترده رسانه یی از طریق “دجال” ، رسانه ی قوی و همه گیر خود روی می آورد و اینجا دقیقا نقطه رویاروئی جریانهای الهی و شیطانی ظهور است؛ از یکسو ولی الله به ظهور خویش نزدیک میشود و از سوی دیگر شیطان از طریق دجّال جهانگیر شده و در پی ظهور نهائی خویش است .
این آوردگاه عظیم در هر دو سو متکی به عقبه های متعدد با فرماندهی واحد است و گوئی آنچه در صحنه عیان جهان، روی میدهد در مرکز فرماندهی طرفین برنامه ریزی و عملیاتی میگردد و رسانه های طرفین صرفا بیانگر و ظهور بخش آن فعالیتهای نامرئی طرفین هستند.
جریان مهدوی با سابقه برنامه ریزی چندین ساله به فرماندهی امام مهدی علیه السلام و با سه زیر مجموعه و جریان اصلی مدیریت جهان را بدست میگیرد و در مقابل جریان شیطانی نیز با سه جریان اصلی و تحت مدیریتی واحد سعی در تصاحب اتاق مدیریت جهان دارد .
جریانهای مهدوی علیرغم سادگی، متکی به ایمان و معنویات و اخلاص خویش هستند و با کمترین بهره از امکانات مادی به جنگ با جریان شیطان برمیخیزند اما جریانهای شیطانی متکی به امکانات مختلف مادی و تهی از هر گونه اخلاص و معنویت، صحنه بزرگترین جنگ بشریت را ترسیم می کنند.
جریانهای مهدوی
جریانهای “خراسانی”، ” یمانی” و “شعیب بن صالح” در یک سمت این کارزار و با هدفی مشترک اما راهبردها و سازوکارهای مختلف حضور دارند. هر یک از جریانهای سه گانه الهی عصر ظهور در ساختاری مستحکم و تقوابنیان، وظایف ستادی و عملیاتی متعددی را به عهده دارند و گذشته از ویژگیهای اصلی اعتقادی-سیاسی در محورهای مختلفی علیه “حزب الشیطان” صف آرائی نموده اند .
جریان سید خراسانی
“جریان سید خراسانی” در پی قیام سید قمی و بعنوان رهرو و جانشین آن عهده دار تکامل حرکت نهضت الهی او و زمینه ساز ظهور کبرای امام عصر علیه السلام است. ویژگیهای اصلی این جریان نورانی عبارتند از
تئوری سازی
زمینه سازی
استقرار
جریان سید یمانی
“جریان سید یمانی” در نوک پیکان تقابل با کانون جریانهای شیطانی و متکی به ایمانی قوی و عهده دار حرکتی فرامذهبی و فراقومیتی برای آخرین زمینه سازیهای ظهور کبراست. مهمترین ویژگیهای این جریان مهدوی از این قرارست :
عمل گرائی
جهادی
و شناور بودن
جریان شعیب بن صالح
“جریان شعیب بن صالح” عهده دار ایجاد امید به ظهور در قلوب مستضعفان و مجری تئوریهای آخرالزمانی در بسط عدل با نگرشی جهانی و رویاروئی با جریانهای شیطانی خصوصا “دجال” است و ظهور این جریان در اوج ناباوری و از دست رفتن امید به ظهور منجی و بیم شکست همه جریانهای نورانی ظهور است لذا فراتر از نظریه پردازیهای رایج، عمل گرا می باشد. مهمترین خصال این جریان مهدوی نیز عبارتست از:
رعب آفرینی
جهان شمولی
انفجاری
البته با توجه مشخصات عدیده و منحصر به فرد برای شعیب بن صالح ممکن است این شائبه ایجاد شود که او صاحب جریان خاص و تابلوداری نیست و صرفا به عنوان فردی موثر در واپسین سالهای ظهور قیام مینماید اما با توجه به نگاه جهانی او و تاثیرات شگرف منطقه ای و جهانی و همچنین قدرت ایجاد اتحاد بین قوای سید خراسانی و دیگر یاوران ظهور، میتوان نتیجه گرفت او نیز همچون سید خراسانی در سالیان متمادی پیش از درخشش خویش مبادرت به ایجاد جریانی قوی نموده است .
جریانهای شیطانی
جریانهای شیطانی عصر ظهور نیز به ترتیب اهمیت نقشهای متفاوت، با هدفی واحد را ایفا مینمایند. جریانهای “سفیانی” ، “نفاق” و “یهود” در سمت دیگر کارزار نهائی قرار دارند تا با رهبری شیطان، دشمنی دیرینه اش با ولی الله را به پیروزی موهوم خویش منتهی سازند.
جریان یهود
“جریان یهود” به عنوان دشمن ترین دشمنان اسلام در کنار مشرکین به عداوتی آشکار با مبانی فکری و روشهای حکومتی اسلام مبادرت ورزیده و با توجه به شیطان پرستی خود، در سدد محو اندیشه توحیدی و متکفل نمادگرائی و پوچ انگاریست. این جریان سرمنشاء گسترش افکار الحادی و خوراک حرام در جامعه انسانی بوده و حتی الامکان از طریق ظواهر دینی ریشه دین حقیقی را میخشکاند تا پس از آن منکر ظواهر دین و رسالت و وحی گشته و به جنگ علنی با خدا روی آورد .
مقابله با توحید و ترویج شرک
اباحیگری و پلورالیسم دروغین
اخلاق ستیزی و لذت محوری
با هدف “نفی دین واحد” و “اسلام هراسی عمومی” و برای “برقراری بزرگترین دیکتاتوری جهان” به رهبری مستقیم شیطان(ابلیس) ، نقشهای اصلی جریان یهود است
جریان نفاق (یهود امت)
“جریان یهود امت”۲ قائل به سلطنت در مقابل ولایت بوده و سست ایمان و منافق است . متکی به محافظه کاری و سازش در هنگامه جهاد و سختی بوده و قرآن و روایات را با تفسیر به رای از کارائی می اندازد. مهد ظهور این جریان انحرافی، هنگامه تشکیل حکومت اسلامی و با هدف ولایت ستیزی و کثرت گرائی می باشد .
استحاله اعتقادی
ایجاد خلل در اراده منتظران
و از بین بردن امید
با هدف “ایجاد تاخیر در ظهور” از مهمترین وظایف جریان “نفاق” یا همان “یهود امت اسلامی” است که از طریق
اختلاف افکنی
سکولاریزه سازی حکومت و جامعه اسلامی
و افراط در اخباری گری
جامه عمل میپوشاند.
جریان سفیانی
“جریان سفیانی” جریان خشونت گرا و بی منطق و مخالف هر نوع اندیشه و همگرائی ست . در طول تاریخ اسلام بلافاصله پس از تشکیل حکومت اسلامی و یا در مواقعی که امید پیروزی جبهه فرهنگی حق میرفته، ظهور پیدا کرده است . این جریان قدرت را منشاء برتری دانسته و صرفاً پیروزی را در تصاحب مناسب حکومتی و دنیائی میداند. شدیداً تجمل گراست و هیچ اعتقادی به خدا و معنویت ندارد و میکشد تا زنده بماند .
سازشکاری با کفار
بدعتگذاری در دین
سلفیگری
خشونتگرائی
نیز از جمله مهمترین وظایف محوله یهود به این جریان میباشد و شاید مهمترین ویژگی این جریان شیطانی همپیالگی با جریان نفاق و یهود امت اسلامی به جهت شباهت افکار و اعمال و فریبندگی هر دو جریان است .
پیش از نتیجه گیری از مباحث فوق اشاره به این نکته نیز ضروریست که در کنار این جریانهای اصلی، برخی افراد متنفذ که موفق به ایجاد جریان نمیگردند و همچنین خرده جریانهائی در هر دو سوی کازار حضور دارند که هریک به سهم خویش در این رویاروئی بزرگ نقشی ایفا مینمایند که ” نفس زکیه” (۳) ” سید حسنی عراق” (۴) “عوف سلمی”، “عبدالله دشمن سفیانی”(۵)، “ابقع”، “اصهب”، “شیصبانی”، “عبدالله حجاز”، “دائیان سفیانی”، “صاحبان پرچمهای سیاه” از شاخص ترین آنهاست .
نتیجه؛
با توجه به جایگاه و اهمیت جریانهای عصر ظهور نتایج مهم و راهبردی فراوانی پیش روی منتظران ظهور قرار میگیرد که تصویر روشنی از انقلاب و حکومت جهانی امام مهدی عجل الله فرجه الشریف بدست داده و در ضمن ایجاد اطمینان قلبی برای مومنان، واقعگرائی در کنار آرمانخواهی، دوست و دشمن شناسی همزمان و پیداکردن نقش و وظیفه فردی و اجتماعی هر منتظر آماده به جهاد را تبیین مینماید .
مهمترین نتایج توجه به وجود جریانهای مختلف الهی و شیطانی در عصر ظهور عبارتند از:
۱- همانگونه که شیطان از مهلت خدادادی بیشترین استفاده را نمود و از جهات و شؤونات مختلف به زندگی فردی و اجتماعی انسانها هجوم آورد و رفته رفته مملکت وجودی ، اقلیمی و جهانی آنها را اشغال نمود و خود را خدای فریب خوردگان و غفلت زدگان قلمداد نمود، با پایان یافتن مهلت، در فرایندی پیچیده و زماندار به دست جریانهای ظهور، در یکایک جبهه ها شکست خورده و اثر وجودی او از زندگی انسانها رخ برمیبندد تا ” وقت معلوم”(۶) که روز مرگ او و نجات بشریت است فرابرسد.
۲- تجلی ولایت الهی و ولایت پذیری در زندگی انسان به سرعت او را از تباهی و پستی نجات میبخشد و این حقیقت نورانی را هویدا میسازرد که انسانها با علم و تقوا و اخلاص و تلاش در راه خدا میتوانند به نجاتبخشی بزرگ و از آیات درخشان خدا تبدیل شوند تا “منا اهل البیت” (۷) شدن سلمان سلام الله علیه در لابلای داستانهای تاریخی باقی نمانده و پیش چشم همگان عینیت یابد.”سید قمی”، “سید خراسانی” و “سید یمانی” و”شعیب بن صالح” نشانه های آشکار حقیقت و خداوند متعال و بزرگترین دشمنان شیطان در عقیده و عمل هستند و این نقش الهی خویش را نه به صورت فردی و نمادین بلکه در قالب جریانهایی پویا و امیدبخش و جاری در قلوب همه مستضعفان و مضطران جهان ایجاد نموده و تسری بخشیده اند .
۳- دور از ذهن نخواهد بود کسانیکه به لزوم سازماندهی تمهیدات ظهور ایمان ندارند همه اتفاقات جاری منطقه ای و جهانی را تصادفی قلمداد نموده یا در نظریات جامعه شناسان ملحد غربی بدنبال علل و عوامل آن بگردند. اینها آنقدر در قشری گرائی خویش باقی مانده اند که قلبشان مرده و چشم باطنشان کور گشته است لذا همانگونه که امرشریف ظهور را وهم آلود و خیالپردازانه می انگارند، تمهید و ممهدان را هم ندیده میگیرند در حالیکه همه اتفاقات جاری منطقه ای و جهانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر جریانهای مهدوی بوده است و بی پاسخ ماندن این سوال که رهبری انقلابهای اسلامی اخیر بر عهده کیست؟ نشانگر عدم باور به جریانهای موثر مهدوی از سوی طراحان چنین سوالاتی ست و در مقابل نیز هر سختی و بلائی که بر دوش مستضعفان و محرومان و مسلمانان مظلوم جهان تحمیل میشود بیانگر نفوذ جریانهای یهودی و اثرگذاری شیطانی آنهاست.
۴- تعصب، جمود، ترس و قعود ، محصول اخباری زدگی و دوری از تفکر است که منکر ایجاد زمینه سازی برای ظهور و بلکه از عوامل فسادآفرینی در آخرالزمان بوده و تا خروج بر ولی الله به پیش خواهد رفت پس نباید و نمیتوان ظهور عدالت و برپائی حکومت جهانی اسلام را در لابلای کتب جست و جو کرد و بجای برنامه ریزی و تمهید برای تحقق وعده الهی، تسبیح گرداند و به ذکر و توسل اکتفا نمود (۸) بلکه جهاد در همه شؤونات فردی و جمعی از اصول متقن و لوازم یاری دین خداست که هدایت الهی را جلب مینماید و چون ولی خدا هادی امت است پس برای ظهور او باید بپاخاست و بدینوسیله انتظار و آمادگی برای نجات خواهی و ظهور شریفش را فریاد کشید .
۵- خود حق پنداری، تکروی، ولایت گریزی، از جمله صفات ویرانگر و گمراه سازیست که با توجه و ایمان پیدا کردن به جریانهای الهی ظهور و آثار مبارکشان، از اعتبار شیطانی خویش ساقط میشوند تا همه مومنان و منتظران زیر پرچم ولایت و تحت مدیریت هریک از جریانهای مهدوی ظهور، به تلاش خالصانه برای تعجیل در فرج ولی الله الاعظم اقدام نمایند که از هم گسیختگی و تفرقه بزرگترین آفت برای جامعه اسلامی خصوصاً خواص و عناصراجتماعی آن است .
۶- بی شک با ثمربخشی مجاهدتهای جریانهای مهدوی که به معنای شکست حتمی و نهائی شیطان و تجلی تام و کامل خلیفة اللهی امام مهدی علیه السلام برای آغاز “ساختن بهشت زمینی” است، آنچه دلهره آور و تامّل برانگیز خواهد بود نقش موثر و محوری و اصلی “نفس” است یعنی در وضعیت موجود پیش از ظهور و حتی پس از آن “نفس” به عنوان دشمنترین دشمنان انسان (۹) او را به ورطه تباهی و نکبت و خواری میکشاند؛ پس ولایت گریزی که به انحراف از مسیر حق و ولایت ستیزی می انجامد، ریشه در نفسانیات اهل قعود و جمود و منافقان و یهودی مسلکان امت اسلامی دارد .
۷- گم شدن در اخبار علائم الظهور به قیمت دوری از واقعیات تاجائی پیش می رود که بزرگترین و اصلی ترین نشانه های ظهور، نفی و کتمان گشته و پرچمداران قیام امام مهدی علیه اسلام رمی به دروغ و غلو و انحراف می شوند. عدالت، ظلم تلقی شده و علم اخلاق محور و تقوا بنیان، جهل و واپسگرائی قلمداد میگردد. دریوزگیهای سیاسی و منفعت طلبانه، حجاب ضخیمی بر سر راه دیدن طبقات یاوران مهدوی (۱۰) خواهد شد و در حالیکه اهل کتاب و مذاهب مختلف به جریانهای الهی ظهور اعتماد کرده و با پیروی از منویات آنها قلوب و جوامع خویش را مُهیای پذیرش ولی الله الاعظم مینمایند، گمشدگان اخباری زده بر تبل دوری ظهور کوفته و فراهم نبودن شرایط آرمانی و ماورائی بودن اتفاقات منتهی به قیام نهائی امام مهدی علیه السلام را تبلیغ و ترویج میکنند.
۸- جریانهای شیطانی عصر ظهور، نفوذ خویش را از آلوده سازی خوراک مسلمانان و همه انسانها آغاز نموده اند در گامهای بعدی ظاهر و باطن و فکر و عمل فریب خوردگان و غفلت زدگان را به سمت شیطان، خدای باطل خویش معطوف میسازند و برای واقعی جلوه دادن این تعبّد کورکورانه، مرض و درمان، زندگی و مرگ، شادی و غم، رکود و رونق و هر خیر و شر و بود و نبودی که لازمه زندگی دنیائی انسان است را شبیه سازی نموده و گسترش میدهند و در این راستا از بیشترین کمکهای شیاطین جنّی بهره می برند. از یکطرف خرافات و وهمیّات را بجای دین مبین اسلام نشانده اند و از طرف دیگر اسلام ناب و حقیقی را نماد جهل و توحّش و اصلی ترین عامل عقب افتادگی و فقر می نمایانند تا “سفیانی” منجی خودساخته خویش را در مهمترین لحظات آخرالزمان به داد خودفروختگان و شیطان زدگان برسانند. امام مهدی و جریانهای الهی ظهور را مروج خشونت و جنگ و عامل ظلم و تباهی معرفی نموده و موعود موهوم خود را مظهر صلح و صفا و علم و وراستگی بشمار آورند و این بزرگترین وظیفه دجال، رسانه کثیف و شیطانی آنهاست.
۹- با توجه نمودن به جریانهای عصر ظهور و هدفدار بودن و دقت و سرعت عمل هریک ازآنها، به یقین میتوان دریافت که پس از قیام امام خمینی (سیّد قمی) سلام الله علیه روند ظهور کبرا به سرعت درحال شکل گیری و انجام است لذا بی آنکه نیاز به توقیت و یا افتادن در دام توقیت شیطانی باشیم در انتظار رؤیت خورشید و ظهور قریب الوقوع امام مهدی خواهیم بود و در حالیکه از یکسو مقایسه های غلط و منحرف کننده بین شرایط موجود با عهد صفوی و دیگر ایامی که منتظرانی پا به رکاب داشته، رنگ میبازد از سوی دیگر اعتقاد به احتمال تاخیر در امر فرج نیز منتفی میگردد تا با تلاش و امید و توجه به منویات پرچمداران الهی ظهور، آخرین گامها تا ظهور موعود امم را با صلابت و یقین برداریم.
خداوندا آنچه می اندیشیم و به زبان و قلم می آوریم بر گرفته از قرآن کریم و کلام اولیاء توست. ما از خود هیچ نداریم و بر آچه میگویئم و انجام میدهیم جز برای تو تعصب نمی ورزیم پس تسلیم اراده تو هستیم و افکار و اعمال خویش را حتمی ندانسته و امر تو را حتمی و وعده تو را حق میدانیم و انک لا تخلف المیعاد
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
سید خراسانی کیست و در هنگام ظهور چه می کند؟
مصداق یابی سید خراسانی در دیدگاه مقام معظم رهبری(مدظله) ، از نهی تا تشویق!
آیا مقام معظم رهبری(مدظله) از سید خراسانی بودن خویش اطلاع دارد؟!
آیا مقام معظم رهبری(مدظله) ترویج مصداق شناسی شخصیتهای ظهور را درست می دانند ، و به آن رضایت دارند؟!
آیا مقام معظم رهبری(مدظله) موظف نیست در صورت نادرست بودن این بحث ها به این انحرافات پایان دهد؟!
مشهور بودن آقا به سید خراسانی در بین عوام و خواص!
گردان استشهادیون نمونه ای از برخورد سریع آقا با اقدامات و مباحث نادرست!
سکوت همراه با رضایت مقام معظم رهبری(مدظله) نشانه چیست؟!
یکی از شخصیتهای برجسته عصر ظهور سید خراسانی است که بنا بر روایات شریف با سپاهی انبوه از ایران قیام کرده و به سمت عراق پیش می رود ، شعیب بن صالح جوانی گندمگون و زیرک با ارده ای پولادین و بصیرتی شگفت فرمانده لشگر اوست.
سید خراسانی چند ماه مانده به ظهور و در ماه مبارک رجب به همراه سفیانی و یمانی در یک روز قیام می کند و هدف همه اینها عراق است.
سید خراسانی و سپاهش با اصلی ترین دشمن امام زمان(عج) که سفیانی می باشد و عراق را اشغال نموده است ، وارد کارزاری سخت شده و بعد از شکست او ، با امام زمان(عج) بیعت نموده و لشگریانش را تحت اختیار امام زمان(عج) قرار می دهد.
انشاالله ما در آینده ، طی مقاله ای مفصل ثابت خواهیم کرد که مصداق شخصیت الهی سید خراسانی که بسیار مورد تکریم و تاکید اهل بیت(ع) قرار گرفته ، مقام معظم رهبری(مدظله) می باشد. ( روایات شریف از او و سپاهش بعنوان زمینه سازان ظهور امام زمان(عج) یاد کرده و شیعیان را برای پیوستن به سید خراسانی تشویق می کنند)
ما در این مجال اندک به طور خیلی خلاصه به ذکر مشخصات سید خراسانی و انطباق آن بر مقام معظم رهبری(مدظله) پرداخته و در ادامه به این سئوال مهم پاسخ خواهیم داد که آیا مقام معظم رهبری(مدظله) سید خراسانی بودن خویش را قبول دارد یا نه؟!
(به لطف خدا مقاله مفصل سید خراسانی در آینده نزدیک منتشر خواهد شد)
صفات ذکر شده در روایات شریف برای سید خراسانی
امام باقر (ع):
« یخرج شاب من بنی هاشم بکفّه الیمنى خال، ویأتی من خراسان برایات سود بین یدیه شعیب بن صالح، یقاتل أصحاب السفیانی فیهزمهم »
ملاحم ابن طاوس، ص ۷۷; عقد الدرر، ص ۱۲۸، باب ۵
1- « شاب » یا جوان بودن :
کلمه شاب در عربی ، جوان ، دارای طراوت و سرزندگی جوانی معنی می دهد و همانطوریکه که در فرهنگ ما افرادی(با هر سن و سالی) که سرزنده و با نشاط و طراوت باشند ، می گوییم جوان است ، در عرب نیز ، علاوه بر جوانان که سن و سال کم دارند ، کلمه شاب در مورد افراد دیگری که سرزنده و سرحال و بشاش و باطراوت باشند ، به کار می رود.
سرزندگی و طراوت و بشاشیت موجود در مقام معظم رهبری(مدظله) بسیار آشکار است بطوری که ایشان با وجود سن زیاد از بسیاری از جوانان نیز سرحالتر است ، کوهپیمایی ایشان که تا مدتی قبل هر هفته به طور منظم دوبار در سحرگاهان انجام میشد ، خود گواه این مطلب است.
( سرزندگی و شادابی آقا زبانزد خاص و عام است در حالی که بسیاری از جوانان سال تا سال برنامه ای بر ای سفر به کوه و کوهپیمایی ندارند معظم له هفته ای دوبار در سحرگاهان کوهپیمایی می کنند و البته سرعت و چابکی ایشان نیز در این کوهپیمایی ها بسیاری قابل توجه است)
۲- مٍن بنی هاشم :
سیادت سید خراسانی که البته در مورد مقام معظم رهبری(مدظله) نیاز به توضیح ندارد ، ایشان از طرف پدر سید حسینی بوده و به فرموده برخی از بزرگان از طرف مادر نیز سید حسنی می باشند.
(داستان سید حسنی و سید حسنی بودن آقا از زبان حجت الاسلام صدیقی)
۳- مٍن خراسان :
مسئله خراسانی بودن مقام معظم رهبری(مدظله) نیز آشکار است ، ایشان متولد خراسان بوده و پدر ایشان سید جواد با وجود اینکه آذری زبان هستند ، از دهها سال قبل از مهاجرین و مجاورین در کنار بارگاه مطهر امام رضا(ع) محسوب می شوند.
و البته برخی از مفسرین کلمه خراسان را به کل ایران تعمیم می دهند و اعتقاد دارند که در زمان ائمه اطهار(ع) ، از لفظ خراسان بعضی مواقع کل ایران را مورد نظر داشتند که حتی در این صورت نیز باز این مسئله در مورد مقام معظم رهبری(مدظله) صدق می کند.
(اولین شناسنامه الکترونیکی در کشور که چند ماه قبل برای مقام معظم رهبری(مدظله) صادر شده است. محل تولد معظم له مشهد مقدس می باشد)
۴- بکفّه الیمنى خال:
خال را چه به معنای نشانه در دست راست بگیریم و چه بفرموده برخی از عزیزان به معنی خلل و سستی در دست راست بگیریم( از ریشه خال ، یخل ، خلل ) ، باز این قضیه در مورد مقام معظم رهبری(مدظله) صدق می کند.
جراحت دست راست معظم له که در انفجار مسجد ابوذر در سال ۶۰ به وجود آمد ، هم معنای نشانه را می تواند داشته باشد و هم موجب خلل و سستی شده است.
(مقام معظم رهبری(مدظله) لحظاتی پس از انفجار شدید در مسجد ابوذر تهران ، بسیاری از پزشکان از زنده ماندن معظم له در این انفجار شدید که در فاصله بسیار نزدیک ایشان رخ داد ، شگفت زده بودند)
آیا مقام معظم رهبری(مدظله) از این موضوع که برخی از بزرگان و
منتظران امام زمان(عج) ، معظم له را بعنوان سید خراسانی می دانند
اطلاع دارد و در صورت اطلاع آیا این موضوع را قبول دارد؟!
ما با ذکر چند قضیه و نتیجه گیری از آن ، ثابت خواهیم کرد که آقا اولاً از سید خراسانی بودن خویش آگاه است ، ثانیا از وجود این مباحث در جامعه اطلاع دارد و ثالثا بر مصداق شناسی شخصیتهای ظهور رضایت داشته و حتی خود بر گسترش این مباحث تاکید دارند.
در ابتدا با ذکر یک واقعه تاریخی به جواب این سئوال خواهیم پرداخت :
برخورد با انحرافات و خرافه گرایی از وظایف رهبران دینی
هنگامی که ابراهیم فرزند خردسال حضرت رسول(ص) ، به علت بیماری از دنیا رفت همزمان با آن خسوفی رخ داد ، در آن زمان که علت بسیاری از پدیده های طبیعی مشخص نبود ، بسیاری از مردم علت این خسوف را مرگ فرزند پیامبر اکرم(ص) دانسته و عنوان می کردند که این نشانه ی بزرگی و عظمت پیامبر خداست که خورشید هم در حزن او می گیرد.
شاید برخی از اطرافیان پیامبر که عمق انحراف را نمی دانستند ، از اینکه این همزمانی باعث بیشتر شدن محبوبیت و مقبولیت حضرت رسول در بین عوام میشد ، راضی و خوشنود بودند ، ولی پیامبر اسلام(ص) وقتی از این بحث ها و شایعات مطلع شدند ، بی درنگ برای جلوگیری از انحراف اقدام کرده و طی یک سخنرانی در مسجد و بیان این مسئله که این خسوف یک امر طبیعی بوده و همزمانی آن هیچ ربطی به مرگ فرزند من ندارد ، به این انحراف و شایعات پایان داد.
یکی از وظایف مهم رهبران جامعه اسلامی ، شناخت انحرافات و جلوگیری از ادامه آنهاست زیرا در صورت عدم برخورد با آنها می تواند به نتایج غیرقابل جبران برای جامعه اسلامی تبدیل شود .
در عصر حاضر که دوران ارتباطات و سرعت نامیده می شود ، شناخت انواع و اقسام انحرافات مخصوصا در حوزه دین و علی الخصوص بحث بسیار مهم مهدویت و ظهور اهمیت مضاعف یافته از وظایف مهم بزرگان دین و انقلاب محسوب می شود.
ما اعتقاد داریم که مقام معظم رهبری(مدظله) با کانالهای ارتباطی وسیعی که دارند به طور کامل از مباحث مهمی که در عرصه مهدویت در جامعه مطرح است مطلع می باشند و در موقع ضرورت آنها را هدایت می نمایند.
ما در مقاله « بررسی موج بشارت ظهور در سالهای ۷۸ تا ۸۱ » به وضوح نشان خواهیم داد که این موج ظهور، ابتدا توسط مقام معظم رهبری آغاز شد و با بشارتهای ایشان ادامه یافت و حتی قبل از موعد مقرر ظهور یعنی عاشورای ۸۱ که منطبق بر جمعه بود (و بسیاری از بزرگان انتظار ظهور را در این روز داشتند ، چون ۲۳ ماه مبارک رمضان همان سال نیز طبق فرموده روایات در صبح جمعه بود) معظم له از به وجود آمدن تاخیر در ظهور خبر دادند
( نقل قول از آیت الله ناصری در جمع جوانان چند ماه قبل از عاشورای ۸۱) (۱)
و در ۱۹ دی سال ۸۱ در دیدار جوانان قمی که در اندک مدتی پس از عاشورای موعود بود ، مقام معظم رهبری جوانان را به«مایوس نشدن» از «عدم تحقق وعده الهی»(ظهور) فراخواندند و اینها نشان می دهد که معظم له از تمام مباحث و جریانات و امواجی که در مهدویت و ظهور در جامعه شکل می گیرد و در جریان است ، اطلاع دقیق و کافی دارد.
به موارد زیر دقت فرمائید :
سید خراسانی ، مشهور در بین عوام و خواص!
سردار سرافراز جبهه های حق علیه باطل سردار سرلشگر سید یحیی صفوی در سفری که مقام معظم رهبری به مشهد مقدس داشتند در جمع جوانان بسیجی در سال ۷۸ اینگونه معظم له را مورد خطاب قرار می دهند:
ای سید خراسانی! این بسیجیانت امروز اینجا جمع شده اند تا با تو عهدی دوباره ببندند و بگویند که تا آخر در رکاب شما خواهند بود تا زمانی که در رکاب امام زمان(عج) جانبازی کنند.
و یا مداح دلسوخته اهل بیت(ع) حاج صادق آهنگران در سفری که آقا به دوکوهه داشتند در ایام عید (فروردین ماه) ۸۱ ایشان را در یک مراسم رسمی با لفظ سید خراسانی مورد خطاب قرار دادند.
(سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری(مدظله) در بین بسیاری از خواص و بزرگان مشهور است)
و در آخرین مورد در دیدار ۱۹ دی امسال، مردم قم در طی هم خوانی شعری در محضر معظم له ایشان را با لفظ « یار خراسانی » مورد خطاب قرار دادند.
شعر یار خراسانی
( فایل صوتی هم خوانی شعر با صدای سلحشور ، بسیار جذاب ۸۰۰kb)
دانلود شعر یاران خراسانی با صدای سید خراسانی!
هم خوانی سرود پادسدارن در محضر مقام معظم رهبری در ۵ آذر امسال :
سپاهیان همه مدیون عشقند خدا مردان حق مجنون عشقند
خراسانی ترین سید مخور غم که پاسداران حواریون عشقند
مو موسایی کنون بر نیل دارم برای ابرهه سجیل دارم
برای اوج علم و رشد ایمان دو بال از شهپر جبریل دارم
علی شوکت علی صولت علی نام خدایا رهبری تکمیل دارم
و نمونه های متعدد دیگر…
سئوال مهم
حال این سئوال پیش می آید :
با دقت در موارد بالا و اینکه مسئله سید خراسانی بودن آقا در محضر ایشان بارها و بارها تکرار شده است ، آیا نمی بایست که معظم له در صورت نادرست بودن مسئله ، به این انحراف بزرگ واکنش نشان داده و آن را گوشزد نموده و اصلاح فرمایند و به این مباحث نادرست پایان دهند؟!
نمونه ای از حساسیت مقام معظم رهبری(مدظله) به مسائل جاری جامعه
در مورد قضیه تشکیل گردان استشهادیون در قم بعد از عاشورای غمبار امسال که برای برخورد با سران فتنه در صورت تعلل دستگاه قضایی و سکوت و رضایت مقام معظم رهبری اولتیماتوم داده بود ، رهبر عزیز انقلاب دو هفته بعد از اعلام موجودیت گردان استشهادیون ، در دیدار سالیانه خود با مردم قم با فرمایشات حکیمانه خود مبنی بر رعایت قانون و آرامش ، ضمن نشان دادن اطلاع و آگاهی خود از قضیه ، راه درست را به فرزندان انقلابی خویش نشان دادند ، در حالی که از ابتدای تشکیل گردان بیش از ۲ هفته نمی گذشت:
…من برحذر میدارم جوانهاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون….
پس می بینیم که معظم له از جریانات و بحثهای مهم موجود در جامعه مطلع بوده و در مواقع لازم آنها را هدایت می کند.
( حلقه اولیه گردان استشهادیون فدائیان اسلام بر سر مزار شهید نواب مقام معظم رهبری(مدظله) در کمتر از ۲ هفته از تشکیل گردان مطلع شده و در ۱۹ دی در بیاناتی حکیمانه به آن واکنش نشان داده ضمن تمجید از غیرت فرزندان انقلابی خود ، خواستار آرامش و عمل به قانون شدند)
حال برمی گردیم به مسئله سید خراسانی و اینکه قطعاً معظم له می دانند که در جامعه ایشان را مصداق سید خراسانی و کسی که پرچم انقلاب را به دستان مبارک امام زمان(عج) خواهد داد ، یاد می کنند .
پس با وجود اینکه مباحث مربوط به سید خراسانی بودن آقا نزدیک به ۱۵ سال است که زبانزد خواص و عوام است و از سویی دیگر اهمیت بسیار زیاد این مسئله و انحراف در صورت نادرست بودن این قضیه ، بر ایشان واجب است که در صورت نادرست بودن این بحث ها ، زودتر جلوی این انحرافات را بگیرند پس می توان نتیجه گرفت که این سکوت و عدم واکنش ایشان دلیل بر تایید و رضایت است ، زیرا معظم له بارها نشان داده اند که حتی در انحرافات جزئی تر نیز کوتاه نمی آیند و راه درست را نشان می دهند و اینکه سید خراسانی بودن ایشان در محضر مبارکشان بارها و بارها بصورت عمومی و خصوصی مطرح می شود و ایشان نیز سکوت کنند ، قطعا نشان دهنده رضایت و تایید ایشان است.
و البته ما اعتقاد داریم که مسئله فراتر از اینهاست ، معظم له ضمن اطلاع و آگاهی از سید خراسانی بودن خویش ، این راز را در ابتدا خودشان برملا می سازد و جان مشتاقان ظهور را به وجد آورده و آنها را به مصداق شناسی شخصیتهای ظهور و در واقع پرداختن به نشانه ها و انتظار عملی و توجه به نزدیکی ظهور ترغیب می نمایند آنجا که در شعر معروف خویش می فرمایند :
یاران خراسانی
سر خوش ز سبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم
لب باز نکردم به خروشی و فغانی
من محرم راز دل طوفانی خویشم
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان ز پشیمانی خویشم
از شوق شکرخند لبش جان نسپردم
شرمنده جانان ز گرانجانی خویشم
بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
هر چند « امین » بسته دنیا نیم اما
دلبسته یاران خراسانی خویشم
دانلود شعر یاران خراسانی با صدای سید خراسانی!
جالب است که ابیات بالا و عباراتی مانند « بزم وصال تو » و « شوق شکر خند لبش » نشان می دهد که معظم له با معشوق آسمانی و یار سفرکرده در حال گفتگو و رازگوییست .
سئوالی که به ذهن می آید که یاران خراسانی که معظم له با وجود عدم دلبستکی به دنیا خود را دلبسته به آنها می داند کیستند؟! و چرا و به چه دلیلی ایشان تا این حد به این یاران دلبسته است؟!
آیا یاران خراسانی می توانند جز یاران سید خراسانی باشند که طبق روایات شریف همراه ایشان در جستجوی مهدی موعود(عج) از ایران قیام کرده و رهسپار عراق می شوند؟
اصولا یاران خراسانی به همراه خویش مفهوم دیگری نیز در پی دارد و آن رهبر خراسانی یا سید خراسانی است و با این تفسیر دلیل ارادت و محبت شدید آقا به این یاران خراسانی نیز آشکار می شود و آن اینکه این یاران خراسانی یاوران مهدی(عج) و زمینه سازان ظهور او هستند.
در واقع آقا با این بیت به صراحت خویش را سید خراسانی معرفی کرده و در نظر دارد تا با ذکر این حقیقت قلب و جان منتظران امام زمان(عج) را به وجد آورد و آنها را بیش از پیش به نزدیکی ظهور امیدوار کرده و به دنبال کردن مصداق شناسی شخصیتهای دوران ظهور و بررسی نشانه های نزدیک بودن ظهور سوق دهد.
پس به روشنی در می یابیم که مقام معظم رهبری(مدظله) نه تنها از طرح مباحث سید خراسانی در جامعه مطلع است که خود نیز ضمن سرودن شعری این بشارت را به منتظران امام زمان(عج) می دهد و خواستار پی گیری بشارت نزدیکی ظهور در جامعه و لوازم آن که شناختن نشانه های ظهور و مصداق شناسی باشد ، در بین منتظران امام زمان(عج) در جامعه می شود.
دو اصل مهم و لازم در مورد قیام سید خراسانی :
برای تحقق هر چیزی شرایط و زمینه هایی لازم است که تا آن زمینه ها و شرایط مهیا نباشد ، هدف مورد نظر به دست نمی آید. در مورد سید خراسانی نیز همین طور ، سید خراسانی کسی است که توده های عظیم مردمی را از ایران اسلامی به حرکت درمی آورد و برای جنگی بزرگ رهسپار عراق می گردد و در آنجا با لشگر بسیار قدرتمند سفیانی که از جانب یهود و استکبار به شدت تقویت شده است به مبارزه ای سخت می پردازد ، و حتی قبل از آن به عقیده برخی از مفسرین درگیریهای سختی با جبهه باطل دارد که ممکن است نیروهای دریایی غربیها باشد ، پس سید خراسانی برای موفقیت در این نبرد بزرگ و قبل از آن برای به حرکت در آوردن توده های مردمی باید شرایط و خصوصیاتی داشته باشد که ما در دو مورد به این خصوصیات می پردازیم :
۱- سید خراسانی باید مقبول و محبوب توده های مردمی باشد
تاریخ نشان داده است که انسانها ، بخصوص مومنان و صالحان حاضر نیستند که در زیر بیرق هر کسی سینه بزنند و جان و هستی خویش را برای هر کسی فدا کنند ، مگر اینکه در طی سالیانی دراز ، مراتب عظمت و تقوی و زهد و تقدس او برای آنها آشکار شده باشد
به عبارت دیگر برخلاف جریان باطل که برای راه انداختن امواج مردمی از قدرت زر و زور و تزویر و شهوات و امیال شیطانی انسانها بهره می جوید و می تواند در کوتاه مدت با جاذبه های مادی طرفداران زیادی به دست آورد ، جریان حق تنها در بلند مدت و با گذشت زمان و بهره گیری از جاذبه های معنوی می تواند به این مهم دست یابد.
به طور مثال مردم به این علت به ندای حضرت امام(ره) در سال ۴۲ لبیک گفتند و در راه او جانبازی کردند که نزدیک به ۳۰ سال مراتب ایمان و تقوق و تقدس و زهد او را از نزدیک دیده بودند و وقتی امام(ره) برای ایثار و جانبازی در راه اسلام مردم را فرا خواند ، در صداقت امام(ره) شک نکردند.
قطعاً سید خراسانی نیز باید چنین مقبولیتی داشته باشد ، به عبارت دیگر سید خراسانی که قیامی نظامی را به راه می اندازد و نیاز به جانبازی و ایثارگری مردم دارد ، باید در طول سالها ، اعتماد مردم را کسب کرده باشد ، و اینگونه نیست که مردم(مخصوصا مومنان) حاضر باشند برای فردی ناشناس که صداقت و تقدس او برای آنها ثابت نشده است ، جانبازی و قیام کنند و جان خود را بدهند.
نکته ای که وجود دارد این است که سید خراسانی علاوه بر مقبولیت باید محبوبیت نیز داشته باشد تا بتواند جانهای طرفداران خویش را آنچنان شیفته و شیدا کند که در راه او و هدف مقدسش جانبازی کنند.
پس سید خراسانی چهره ای شناخته شده و مقدس ، مقبول و محبوب است که می تواند با فرمان خود ، توده های مردمی را به حرکت درآورد ، درست جایگاهی که اکنون مقام معظم رهبری(مدظله) دارد و می تواند با یک فرمان دهها میلیون انسان را بسیج کند.
(مقبولیت و محبوبیت بسیار عجیب مقام معظم رهبری(مدظله) در دنیای کنونی واقعاً بی نظیر است ، خبرنگار ایتالیایی که در سفر آقا به اصفهان حضور داشت می گوید که مردم با چنان شور و حرارتی به استقبال آمده بودند که گویی مسیح ظهور کرده است!)
۲- سید خراسانی باید دارای ارتشی پیشرفته و قدرتمند باشد.
با توجه به پیشرفتهای نظامی شگفت انگیز ارتشهای جهان بخصوص در جبهه استکبار در عصر حاضر ، روشن است که هیچ قیامی به سادگی و آسانی توان مقابله با آنها را ندارد ، مگر اینکه دارای ارتشی منظم بوده و از لحاظ سلاح و ادوات جنگی مجهز باشد ، به عبارت دیگر فردی ناشناس حتی اگر توده های مردمی را به حرکت درآورد( که نمی تواند) باز برای پیروزی بر یهود و استکبار و سفیانی که از جانب یهود به آخرین سلاحها مجهز شده و ارتشی قدرتمند دارد ، باید از سلاح های پیشرفته و نیروهای آموزش دیده بهره ببرد.
پس سید خراسانی برای برپایی قیام خود باید دو خصوصیت مهم داشته باشد :
1- مقبولیت و محبوبیت مردمی ، تا مردم به فرمان او قیام کرده و جانبازی کنند
۲- ارتشی قدرتمند تا با کمک آن بتواند بر استکبار و سفیانی پیروز شود
و آشکار است که مقام معظم رهبری(مدظله) هر دو خصوصیت را به بهترین وجهی دارا می باشد
کلام آخر :
آشکار شدن مصداق شخصیتهای ظهور از سید خراسانی و یمانی تا شعیب بن صالح و سفیانی و ملک عبدالله و وقوع بسیاری از نشانه ها و به حرکت درآمدن محورهای فعال در دوران ظهور نشان می دهد که جهان در آستانه واقعه مبارک ظهور است و دوست و دشمن نزدیک شدن این واقعه عظیم را به خوبی حس می کنند.
از این روست که جبهه باطل در طی چند سال گذشته تمام توان خود را برای مقابله با آن یعنی کانون این تحول بزرگ ، ایران اسلامی به کار گرفته است.
انتخابات و اغتشاشات اخیر ایران که آخرین امید استکبار برای تسلیم کردن ایران اسلامی بود ، شکست خورد و به طرز بی سابقه ای باعث افزایش محبوبیت رهبری عزیز انقلاب ، « سید خراسانی » و اتحاد و انسجام ایرانیان زمینه ساز ظهور گردیده است ، در حالی که اسرائیل با تهدیدهای مکرر به دنبال یافتن بهانه و آغاز جنگ در خاورمیانه و کشاندن پای آمریکا به این درگیریهاست ، نیروهای آمریکایی کمتر از یکسال دیگر از عراق خارج خواهند شد.
در حالی که ایران هرلحظه قدرتمندتر و غیرقابل مهارتر می گردد و خاورمیانه در دستان ایران قرار می گیرد ، هیچ راه و چاره ای برای استکبار باقی نمی ماند جز اینکه از آخرین مهره خود یعنی سفیانی که از سالها پیش مشغول به تجهیز و تدارک او بوده است ، استفاده کند ، به امید اینکه بار دیگر بر خاورمیانه مسلط گردد و خروج سفیانی و همزمان با او قیام سید خراسانی و یمانی عملا تحولات بزرگ ظهور را آغاز خواهد کرد.
و ما اعتقاد داریم که اینک لحظه به لحظه به آن لحظات بزرگ و تاریخی نزدیک می شویم ، چیزی که نائب امام زمان(عج) سید خرسانی ۱۴ ماه پیش بشارت آن را به تمام مسلمانان داده است :
من با اطمینان کامل می گویم که تحقق کامل وعده الهی[ظهور] برای تمدن نوین اسلامی در راه است .
مقام معظم رهبری(مدظله) – پیام حج ۸۷
…………………………………………………………………………
- انشاالله در آینده نزدیک مقاله مفصل سید خراسانی که در آن علاوه بر اثبات سید خراسانی بودن آقا و بررسی احادیث دیگر در مورد سید خراسانی ، نقشه حرکت سید خراسانی پس از قیام ، علت تاخیر سید خراسانی پس از قیام، در رسیدن به عراق( درگیری با غربیها و سرکوب برخی از اغتشاشات داخلی) ، بررسی علت سیاه بودن پرچم لشگر خراسانی( احتمالا وقوع مصیبتی بزرگ در جهان اسلام مانند تخریب مسجد الاقصی یا …) ، چرایی همزمان بودن سیدخراسانی ، سفیانی و یمانی و …. خواهیم پرداخت.
(1) آیت الله ناصری ، حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) اصفهان ۱۵/۵/۸۱ :
این تذکر را هم عرض بکنم; اوضاع خیلی خوبی نیست برادر من . من می دانم مکرر از بعضی از بزرگان نقل شده است . خودم چیزی ندارم لکن شنیده ام بزرگان فرموده اند: «فرج حضرت خیلی نزدیک است » و همین طور هم هست . الان خیلی از اشخاص از غربال در می روند و می افتند پایین و فسادشان ظاهر می شود و از خط ولایتی ها خارج می شوند . حواستان جمع باشد که مبادا از غربال خارج شوید، مقام رهبری هم – که خدا ان شاءالله حفظشان کند – مدتی قبل داستان مفصلی فرمودند که ما حصلش را عرض می کنم که: «فرج خیلی نزدیک بود لکن بداء حاصل شد .»
- خبر نائب امام زمان(عج) نسبت به ایجاد تاخیر در ظهور در سال ۸۱ و هدایت منتظران امام زمان(عج)
چون در این سال با توجه به نشانه های رخ داده بسیاری امیدوار بودند که ظهور رخ دهد ولی معظم له ، با تیزبینی و خبر قبلی خود از ایجاد یاس و سرخوردگی در بین منتظران امام زمان(عج) جلوگیری کرد
و گذشت تا اینکه در سال ۸۷ دوباره با بشارتهای نزدیک بودن ظهور توسط ایشان و سایر بزرگان انتظار ظهور در جامعه شدت گرفت.
ذکر این فراز از این جهت بود که نشان دهیم آقا ضمن شناخت از جریانهای موجود در جامعه مخصوصا بحث مهدویت ، به طور مستقیم و غیر مستقیم آنها را هدایت می کند.
این مطلب رو هم برادرمون حسین مهدیزاده نراقی از نراق از قول کسانی که در نماز جماعت آیت الله بهاالدینی شرکت می کردند ، فرستادند که خیلی جالب است :
یه موضوعی که خیلی مهم هست و شاید خیلی ها ازش خبر نداشته باشن اینه که ایت الله بهاالدینی به علت دور بودن از محیط آلوده جوی قم و بیماری قلبی که داشتن از سوی پزشکشون تشویق میشن که به شهر نراق و روستای جاسب که اب و هوای خوبی داره و فوق العاده خنک هست تشریف بیارن
خلاصه ایشون اواخر عمرشون یه مدتی اینجا بودن (من خودم بچه نراق هستم )
یکی از آشناهای ما که اون روزها در نماز جماعت آیت الله بهاالدینی شرکت می کرد تعریف میکرد که اواخر عمر امام خمینی و زمانی که ایشون مریض بودن یه عکس …..منتظری را به آیت الله بهاالدینی نشون میدن و به ایشون میگن که این رهبر اینده است (توی نراق )
اما ایشون عکس را روی زمین میندازد و میگوید رهبر آینده سید خراسانی است!!!!!
تازه این مربوط به زمانی است که هیچکس فکر نمیکرد روزی ایت الله خامنه ای رهبر ی را بدست مبارکشان بگیرند
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان