پژوهشگر جوان عباس بداغ آبادی

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones

اطلاعاتی کامل و جامع درباره دانشجویان دانشگاه ییل(yale) و گروه ماسونی جمجمه و استخوان(Skull and Bones) که قبلا درباره ان شنیده اید که کسانی همچون بوش پدر و خانواده راکفلر در ان عضویت داشته اند … امیدواریم این مطلب مورد توجه قرار بگیرد…

“مدعی همه چیز باشید، هیچ چیز را توضیح ندهید و همه چیز را انکار کنید!” اینها جملات دکترین انجمنی سری در آمریکاست که با نام “گروه جمجمه و استخوان” (Skull and Bones) شناخته شده است؛ انجمنی که بسیاری از سیاستمداران و صاحبان قدرت حال حاضر ایالات متحده از جمله جورج بوش و دیگر شخصیت های تاثیرگذار سال های پیش آمریکا حتی به صورت نسل اندر نسل در آن عضویت داشته اند و ملهم از اهداف و مرامنامه ی آن بوده اند.

سیاست و حکومت در ایالات متحده از زمان پا گذاشتن پیوریتن ها به این سرزمین تا زمان استقلال آن و از آن زمان تاکنون همواره متاثر از عوامل نامرئی ای بوده است که شناخت آنها به ما در درک اهداف و خط مشی های دولت های این کشور یاری می رساند.

درطول تاریخ پانصد ساله این کشور نقش دین و انجمن های سری و فراماسونی که دارای ایده ها و اهداف خاص خود بوده اند در شکل دهی به خط مشی های دولتمردان آمریکا حائز اهمیت بوده اند.

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones

رابرت هیرونیموس (Robert Hieronimus) مورخ آمریکایی در کتاب خود با نام «مقدرات پنهان آمریکا»، دربارة نقش پنهان فراماسونری و انجمن های مخفی برای ایجاد آمریکا می نویسد:

تاریخ نگاران معاصر ما، از قرن های ۱۷ و ۱۸ به عنوان عصر خردگرایی و روشنگری نام می برند و اذعان می کنند که در این دوره، تمام فعالیت های تئوریک و ذهنی در راستای اثبات «قانون مندی علمی جهان» به کار گرفته شده است. حال آنکه کمی آن طرف تر و در همسایگی آنها بنیانگذاران آمریکا بیشتر گرایش های باطنی گرایانه و اشراقی وار داشتند و به کابالا، سیماگری و طالع بینی اظهار علاقة شدیدی می کردند.

تمام بنیانگذاران آمریکا همگی ماسون بوده و بیشتر آنها مقام «استادی» داشتند و به طور هم زمان عضو «سازمان گل- صلیب» هم بودند که خود نسخة دیگری از ماسونی گری بود؛ در میان آنها کسانی هم دیده می شوند که به تشکیلات ماسونی دیگری به نام «ایلومیناتی» (اشراقی گری) وابسته بودند. در نوشته های رابرت هیرونیموس، از قریب به پنجاه نفر مورخ باطن گرایی که با بنیانگذاران آمریکا مرتبط بوده اند، نام برده می شود که همگی ماسون بوده اند.

چهار بنیانگذار آمریکا واشنگتن، جفرسون، فرانکلین و آدامز عضو سازمان گل ـ صلیب، بودند و سه تن از آنها یعنی جفرسون، فرانکلین و آدامز هم زمان عضو سازمان ماسونی ایلومیناتی نیز بودند.

در آثار مورخان جریان های درون گرا تصریح شده۵۰ نفر از ۵۶ امضاء کننده اعلامیه ی استقلال آمریکا و بسیاری از افسران ارتش آمریکا ماسون بوده اند و در لژهای نظامی گرد هم می آمدند.

بنیامین فرانکلین، به عنوان یکی دیگر از بنیانگذاران آمریکا، وضع مشابهی با جورج واشنگتن داشت. مورخان ماسونی گری، او را بزرگ ترین ماسون آمریکایی زمان خودش می دانند که برای خود یک انجمن ماسونی مخفی به نام «باشگاه پیش بند چرمی» تشکیل داده بوده و به این علت چنین نامی را انتخاب کرده بود که در آن دوره، ماسون ها از پیش بندهای چرمی استفاده می کردند. فرانکلین در سال ۱۷۷۶ به منظور تحقق یک اتحاد سیاسی، بلافاصله پس از سفر به فرانسه به سراغ لژهای فراموسونری آنجا رفت. در سال ۱۷۷۸ هم در مراسم عضو پذیری «لژ ۹ خواهر» و «ولتایر»حضور داشت و در سال بعد نیز به عنوان استاد این لژ انتخاب شد. وی علاوه بر این لژ با هر لژ فرانسوی دیگر مانند «سنت جان» اورشلیم (بیت المقدس) و «دوستان صمیمی» نیز رابطه برقرار کرد.

براساس گزارش دفتر مطالعات بین الملل ایسنا، از جمله ی این گروههای سری آمریکا که نقش قابل توجهی به شکل دهی ایستارهای برخی از دولتمردان مهم و بانفوذ آمریکا از جمله جورج دبلیو بوش، رییس جمهور کنونی این کشور داشته و دارد گروه جمجمه و استخوان (Skull and Bones) است که بسیاری از سیاستمداران این کشور حتی به صورت نسل اندر نسل در آن عضویت داشته اند و ملهم از اهداف و مرامنامه آن بوده اند.

این گروه در سال ۱۸۳۲ بوسیله فی بتا کاپا (Phi Beta Kappa) به همراه ویلیام هانتینگتون راسل (William Huntington Russell) و آلفونسو تافت (Alphonso Taft)، پدر بزرگ هوارد تافت رییس جمهور دهه اول ۱۹۹۰ آمریکا، بنیان نهاده شد. اولین جلسات پیروان این گروه در سال های ۱۸۳۲ و ۱۸۳۳ تشکیل شد. این گروه تا سال ۱۹۹۲ گروهی کاملا مردانه بود و هیچ عضو زنی در آن وجود نداشت.

این گروه در دانشگاه ییل(yale) تشکیل شد و هنوز هم قسمت اصلی عضویت آن را دانشجویان سالهای پایانی این دانشگاه تشکیل می دهند.

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones 

الکساندر رابینز در بخش نخست کتاب خود تحت عنوان ” افسانه ی جمجمه و استخوان” خلاصه ای از نحوه ی شکل گیری این انجمن را به شرح ذیل آورده است: در اوایل دهه ی ۱۸۳۰ ویلیام راسل، دانشجوی ممتاز دانشگاه ییل به منظور ادامه ی تحصیلات به مدت یک سال عازم آلمان شد. راسل در خانواده ی بسیار متمول که بر یکی از منفورترین سازمان های تجاری قرن نوزدهم ریاست می کرد، متولد شده بود؛ سازمان Russel and Company در آن مقطع زمانی یک امپراطوری عظیم در قاچاق مواد مخدر محسوب می شد.

ویلیام راسل در آلمان با رهبر یکی از انجمن های سری این کشور رابطه دوستانه برقرار کرد و دیری نپایید که وی مجذوب گروهی شد که خود محصول شیطانی انجمن منفور قرن هیجدهم یعنی انجمن ایلومیناتی بود. بر اساس مدارک و اسنادی که رابینز جمع آوری کرده مفهوم “افسانه ی هولناک جمجمه و استخوان” به طور اخص به وسیله ی خود اعضای آن و با هدف تشدید حس رمزآلود و پنهان کاری که بر فضای این انجمن سنگینی می کرد، خلق شد و شیوع پیدا کرد.

● حقیقت در ماورای افسانه

رابینز می گوید ویلیام راسل پس از سپری کردن سال های ۱۸۳۱ و ۱۸۳۲ در آلمان و تحصیل در این کشور اقدام به بنیان گذاری انجمن جمجمه و استخوان کرد. براساس اسناد و مدارک این انجمن به نظر می رسد که چنین نهاد مخفی بخشی از همان جامعه ی سری آلمان است. وجود ارتباط میان این انجمن سری آلمانی با انجمن اشراقی گری که در سال ۱۷۷۶ در سرزمین ژرمن ها بنیان گذاری شد، امری کاملا محتمل است. ایلومیناتی که نقش محوری را در انقلاب فرانسه و گسترش کودتا و انقلاب در سراسر اروپا ایفا کرده بود، برخی ماموران مخفی خود را به ایالات متحده فرستاد تا حکومت جمهوری آمریکا را در همان آغاز راه سرنگون کند. جورج واشنگتن، رییس جمهور وقت آمریکا طی نامه ای در سال ۱۷۹۸ اذعان داشت که این ماموران در آمریکا فعال بوده و به ترویج “افکار اهریمنی” خود می پردازند. چندی بعد یعنی در سال ۱۸۰۵ “جان وود” از نویسندگان سیاسی معروف آمریکا در یکی از آثار خود با ارایه ی اسناد و شواهدی افشاء کرد که تنی چند از مقامات ارشد کشورش از جمله دوایت کلینتون، فرماندار نیویورک، عضو انجمن ایلومیناتی بوده اند.

لذا این گمانه زنی که بین انجمن ایلومیناتی و انجمن جمجمه و استخوان ارتباط مستقیمی برقرار بوده، دور از ذهن نیست. به خصوص از این جهت که اعضای ایلومیناتی در برهه ای که ویلیام راسل در آلمان به تحصیل علم مشغول بوده، به طور جدی فعالیت می کردند.

● ۳۲۲؛ سمبل عددی انجمن جمجمه و استخوان-

اعضای انجمن سری جمجمه و استخوان “یولوجیا” -الهه ی فصاحت و شیوایی- را که پس از مرگ ناطق فصیح رم باستان “دموستنس” در سال ۳۲۲ قبل از میلاد مسیح جانشین وی در معبد خدایان شد، مورد ستایش و تکریم قرار می دهند. همچنین بنا به اعتقاد این گروه گفته می شود که الهه ی فصاحت و شیوایی در موعد تاسیس انجمن جمجمه و استخوان به نوعی همانند ظهور مجدد مسیح (Second Coming) رجعت کرد. اکنون عدد ۳۲۲ به عنوان سمبول این انجمن در واقع تداعی کننده ی تاریخ مرگ دموستنس و ارسطو است، عددی که بر روی میز تحریر این انجمن حک شده است.

این عدد از چنان تاثیر اسرار آمیزی برخوردار است که یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه ییل که به هیچ وجه با انجمن جمجمه و استخوان در ارتباط نبود مبلغ ۳۲۲ هزار دلار به این گروه کمک مالی کرد.

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones

ویلیام جسپر، نویسنده ی مقاله ی سیاست دو حزبی در هفته نامه ی نیوآمریکن نوشته است: اعضای باند مخوف “مافیا” در ایتالیا به سوگندی ننگین تحت عنوان اومرتا (Omerta) به معنای “سکوت” پایبند و متعهدند؛ سوگندی که براساس آن کلیه ی اعضای مافیا متعهد شده اند که هیچ گاه اسرار و اطلاعات فعالیت ها و امور مربوط به این باند را افشا نکنند، کوچکترین تخطی و یا حتی ظن به افشای اطلاعات و اسرار محرمانه می تواند حکم اعدام فرد خاطی را در پی داشته باشد. اما این که انجمن سری جمجمه و استخوان (S&B) نیز به طریقی مشابه به چنین سوگندی پایبند باشد در هاله ای از ابهام است. با وجود این شکی نیست که اعضای این انجمن اصول خود را بسیار جدی بر می شمارند و دستور یافته اند که هرگز در خصوص این انجمن با افرادی که به گفته ی آن ها ” وحشی” هستند، گفت و گو نکنند. طبق مرامنامه ی انجمن جمجمه و استخوان “وحشی ها” به افرادی اطلاق می شود که جزو این انجمن نیستند حال این افراد می توانند طیف گسترده ای از بیگانه ها باشند نظیراعضای خانواده و بستگان و حتی همسران اعضای این گروه.

● شباهت ها میان انجمن ایلومیناتی و انجمن جمجمه و استخوان

براساس تحقیقات رابینز شرایط پذیرش در انجمن ایلومیناتی با شرایط ورود به انجمن جمجمه و استخوان بسیار شبیه بوده و به طور مثال تازه واردهای انجمن جمجمه و استخوان باید به انتقاد از خود پرداخته و گروه هایی نقاد تشکیل دهند. شدت انتقادات و سرزنش ها از خود به حدی تکان دهنده بوده که عده ای از تازه واردها تا مرز اختلال اعصاب و روان پیش می رفتند.

ران روزنبائم نوشته است: دراز کشیدن روی تابوت آن هم به حالت عریان و افشای همه ی اسرار در مورد زندگی جنسی طرفین از جمله شیوه های تحقیر و انتقاد از خود بوده است. بنا به گفته ی آدام ویشاپت (Adam Weishaupt) بنیانگذار ایلومیناتی، هدف از این کار نه تنها به برهنه ساختن تک تک اعضاء به لحاظ روانی و نیز ایجاد یک هویت گروهی منسجم منحصر نمی شود، بلکه باعث می شود همگی به نقاط ضعف و کلیه ی تخلفات و اشتباهاتی که فرد از آن احساس شرمساری می کند، اشراف و بصیرت پیدا کنند تا این نقاط ضعف بعدها در صورت خروج اعضای انجمن و افشای احتمالی اسرار به عنوان حربه ای علیه آن ها استفاده شود.

● عدم سماجت برای افشاگری

چنانچه “وحشی ها” بحث انجمن را در حضور اعضای آن مطرح کنند، آن ها موظف به ترک سریع محل هستند.

این در حالیست که وجود نوعی پنهان کاری و رمز و راز در اعمال و رفتار صاحبان قدرت در جهان اصولا همچون مغناطیسی است که خبرنگاران را برای کنکاش بیشتر به سوی خود جذب می کند اما به نظر می رسد که رسانه های آمریکا که بر رخنه به حیطه ی خصوصی سیاستمداران پافشاری می کنند در افشا گری در خصوص اسرار انجمن جمجمه و استخوان از کنجکاوی لازم برخوردار نیستند.

درست مانند “تیم راست” مجری برنامه ی Meet The Press در شبکه ی NBC که در هفتم ژانویه ۲۰۰۴ در دفتر ریاست جمهوری بوش پسر از وی در خصوص عضویت در انجمن مذکور پرسید – و البته پاسخی نشنید- بسیاری از گردانندگان رسانه های نخبه ی آمریکا تمایل دارند که با خنده و شوخی پیگیری بحث را از سر خود باز کرده و آن را در حد موضوعی که تنها به زعم “نظریه پردازان توطئه” در خور توجه است، بی اهمیت جلوه دهند. در نتیجه الیزابت بومیلر در ستون خود مورخ ۲ فوریه ۲۰۰۴ در روزنامه ی نیویورک تایمز در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ آمریکا میان بوش پسر و جان کری که هر دو از اعضای انجمن جمجمه و استخوان هستند، نوشت: روز موفقیت نظریه ی پردازان توطئه در موعد برگزاری انتخابات خواهد بود. پس از آن که بر همگان محرز شد که تقابل کری و بوش در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ آمریکا نخستین رویارویی دو عضو از انجمن جمجمه و استخوان در طول تاریخ این کشور بوده، بومیلر در روزنامه ی تایمز نوشت: آیا این جدال سیاسی دارای معنا و مفهوم خاصی است؟

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones

تایمز معتقد بود که چنین تقابلی به این معناست که آمریکایی ها در صورت به قدرت رسیدن هر یک از اعضای این انجمن (کری یا بوش) بسیار خوش اقبال خواهند بود چرا که به لحاظ تاریخی بهترین و ممتاز ترین دانش آموختگان دانشگاه ییل به عضویت انجمن جمجمه و استخوان در می آیند. اما مهمترین سوال آن است که آیا این انجمن ارزش ها و موازین رهبریت را فراتر از آنچه تاکنون توسط ییل به منصه ی ظهور گذاشته شده، به بوش و کری تلقین کرده است یا خیر.

بومیلر با استناد به اظهارات منابع آگاه افزوده است که انجمن جمجمه و استخوان به واقع بستر رشد و پرورش جوانان خام و سطحی نگری است که در نهایت به مردانی طراز اول برای مقاصد عالی تر تبدیل می شوند. در لیست اعضای این انجمن اسامی در خور توجهی مشاهده می شود: بوش پدر، ویلیام هاوارد تفت، روسای اسبق آمریکا، آورل هریمن، مک جورج باندی، هنری لوس، پاتر استوارت و جمع کثیری از مقامات آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) جملگی از این مکتب برخاسته اند.

نظر به این که اعضای این انجمن سری حائز پست های ریاست جمهوری، وزارت دادگستری، ریاست دیوان عالی و حائز کرسی هایی در سنا، فرمانداری ها، ریاست دانشگاه ها و مناصبی مهم در رسانه ها و بانک ها و شرکت های تجاری عظیم شده اند لذا از دیرباز این انجمن به عنوان بستر اصلی انتصاب کاندیداهایی برای عرصه ی سیاست آمریکا مطرح بوده است. این انجمن همچنین با برخی سازمان های جهانی سازی نیمه سری آمریکا نظیر “شورای روابط خارجی” این کشور و کمیسیون سه جانبه و بیلدربرگرز (Bilderbergers) که بر عرصه ی سیاسی و اقتصادی دولت آمریکا تسلط دارند، ارتباط داشته و رهبران آن طی نسل های گذشته همواره نقشی پیشرو را در ریاست بر سازمان ها و نهادهای مربوطه ایفا نموده اند.

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones

● جمجمه و استخوان در عصر جدی

به طور سنتی، “ییل دیلی نیوز” به انتشار اسامی اعضای جدید گروههای سری در دانشگاه ییل می پرداخت و این کار تا شورش های دانشجویی دهه ی ۱۹۶۰ تداوم داشت. انتشار اسامی اعضای جدید این گروه ها به صورتی غیر رسمی از آن زمان به بعد توسط نشریه دانشگاهی ای موسوم به «غوغا» ادامه یافته است.

با همه این احوال، لیست اعضاء و فعالیتهای جاری این گروه به صورتی رسمی آشکار نمی گردد. عضویت در این گروه در حقیقت همواره امری رازآلود برای دانشجویان دانشگاه ییل، هیات مدیره دانشگاه و فارغ التحصیلان فعال گروه های دیگر بوده است. البته شاید این خصیصه را بتوان برای گروههای دیگر خصوصا گروههای «طومار و کلید» و «کله ی گرگ» نیز صادق دانست.

تنها دانشجویان سالهای آخر پیش از فارغ التحصیلی می توانند عضو این گروه شوند.

در حال حاضر هر سال تنها ۱۵ دانشجوی سال آخر دانشگاه به جای دانشجویان فارغ التحصیل انتخاب می شوند.

دانشجویان عضو این گروه، غروب برخی از روزهای هر هفته در مکانی با نام «آرامگاه استخوانها» گرد هم می آیند. بر اساس اظهار نظر مخالفان این گروه که مورد مصاحبه ی الکساندرا رابینز برای استفاده در کتابش با نام «رازهای آرامگاه» قرار گرفته اند اعضای گروه جمجمه و استخوان خود را «نایتس» (شوالیه) که اشاره به جنگجویان قرون وسطی دارد، می خوانند.

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones

نکته جالب این است که ساعت هایی که در آرامگاه قرار دارند به صورت عمدی پنج دقیقه از بقیه ساعت ها جلوتر هستند. علت این امر این است که اعضای این گروه احساس کنند که دنیایشان کاملا متفاوت از دنیای خارج است و در منحنی زمان جلوتر از بقیه مردم جهان خارج که “وحشی” قلمداد می شوند، می باشند.

● لیست اعضای گروه

لیست اعضای این گروه از ۱۸۳۳ تا ۱۹۸۵ موجود است. برخی از خانواده های آمریکایی نسل اندر نسل از اعضای این گروه بوده اند و این زمانی فاش شد که یک منبع ناشناس لیست اسامی اعضای این گروه را به فردی به نام آنتونی سی. ساتون لو داد و وی نیز قصد داشت از این لیست در کتابش تحت عنوان «گروه سری آمریکایی: مقدمه ای بر گروه جمجمه و استخوان» منتشر شده به سال ۱۹۸۴ استفاده کند که به دلایلی از انتشار آن صرف نظر کرد.

ساتون که مولف کتابهای بسیاری درباره ارتباط بانکداران و صاحبان سرمایه آمریکایی با رخدادها و وقایع مهم جهان است به این واقعیت اذعان داشته است که این بانکداران و سرمایه داران اکثرا از اعضای این گروه سری بوده اند. از جمله کتابهایی که وی تالیف و منتشر کرده است عبارتند از: وال استریت و انقلاب بلشویکی؛ وال استریت و به قدرت رسیدن هیتلر؛ خودکشی ملی: کمک نظامی به اتحاد جماهیر شوروی؛ تکنولوژی غربی و توسعه اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی ۱۹۷۳-۱۹۱۷ و دو چهره ی جورج بوش.

ساتون اطلاعات در اختیار خود را حدود ۱۵ سال همچنان به صورت سری و محرمانه باقی نگه داشت چرا که می ترسید تهیه ی فتوکپی یا انتشار لیست اسامی عضو گروه، نام افراد فاش کننده ی آنها را برملا سازد. بالاخره این لیست در کتابی که ویراستار آن کریس میلیگان بوده است در سال ۲۰۰۳ به صورت ضمیمه منتشر شد.

مهمترین بازیگران گروه جمجمه و استخوان از تامین کنندگان اصلی مالی دو جنگ جهانی اول و دوم بودند و بسیاری از اتاقهای فکر در دانشگاههای آمریکا توسط اعضای اصلی این گروه ایجاد شده اند.

بسیاری از چهره های سرشناس از اعضای این گروه هستند. جورج بوش پدر و جورج بوش پسر و ویلیام هوارد تافت از روسای جمهور آمریکا هر سه از اعضای این گروه بوده اند. تجار، قضات دیوان عالی و خانواده های سرشناس زیادی از اعضای این گروه بوده و هستند. جان کری نیز از اعضای آن است.

فراماسونري و گروه جمجمه و استخوانSkull and Bones

جان کری و جورج بوش پسر در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ همواره از صحبت علنی درباره عضویت شان در این گروه امتناع کردند.

بوش در پاسخ به خبرنگاری که از وی درباره ی عضویتش در این گروه سوال کرد، گفت: این موضوعی بسیار سری است و من نمی توانم درباره ی آن صحبت کنم. خبرنگار مجددا پرسید که این پاسخ برای مردم آمریکا چه معنایی دارد و بوش به سوال دوم خبرنگار پاسخ نداد.

وقتی خبرنگار از جان کری سوال کرد که وی چه چیز بیشتری می تواند درباره ی این گروه بگوید وی گفت: هیچ چیز. چون آن سری است … متاسفم! ای کاش می توانستم چیزهایی به شما بگویم که می توانستم آنها را علنی بیان کنم.

اسامی برخی از اعضای گروه جمجمه و استخوان در زیر آورده شده است:

۱) ویکتور اشه ( سال عضویت: ۱۹۶۷) : نماینده ی کنگره از ایالت تنسی از ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۵؛ سناتور ایالت تنسی از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴؛ شهردار ناکس ویل در ایالت تنسی از ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۳.

جورج دبلیو بوش که خود در حال حاضر عضو گروه جمجمه و استخوان است از سال ۲۰۰۴ تاکنون وی را به سمت سفیر آمریکا در لهستان منصوب نموده است.

۲) روی لسلی آوستین (سال عضویت: ۱۹۶۸) : جورج بوش وی را سفیر آمریکا در ترینیداد و توبوگو کرده است.

۳) دیوید بورن (سال عضویت: ۱۹۶۳): وی در کارنامه خود فرمانداری اوکلاهما؛ سناتور ایالت اوکلاهما و ریاست دانشگاه این ایالت را داشته است.

۴) آموری هاو برادفورد ( سال عضویت: ۱۹۳۴) : وی مدیر کل نیویورک تایمز و همکار سازمان سیا بوده است.

۵) جیمز بوکلی ( سال عضویت: ۱۹۴۴): سناتور و از همکاران سازمان سیا.

۶) جورج اچ واکر بوش (بوش پدر- سال عضویت: ۱۹۴۸): چهل و یکمین رییس جمهور آمریکا و چهل و سومین معاون رییس جمهور آمریکا (معاون رونالد ریگان).

۷) جورج واکر بوش ( بوش پسر- سال عضویت: ۱۹۶۸): چهل و سومین رییس جمهور آمریکا و فرماندار سابق تگزاس.

۸) جان شافی ( سال عضویت: ۱۹۴۷) سناتور آمریکا، فرماندار رودآیلند؛ پدر سناتور لینکلن شافی.

۹) چانسی دپیو ( سال عضویت: ۲۰۰۷) موسس و سردبیر نشریه فایو (FIVE).

۱۰) ویلیام هنری دراپر ( سال عضویت: ۱۹۵۰): وی رییس برنامه ی توسعه سازمان ملل و رییس بانک واردات – صادرات ایالات متحده بود.

۱۱) ویلیام ماکسول اوارتز ( سال عضویت: ۱۸۳۷) وی وزیر امور خارجه آمریکا ؛ دادستان کل این کشور و سناتور بود.

۱۲) جان کری (سال عضویت: ۱۹۶۶): سناتور و نامزد حزب دموکرات در رقابتهای ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴.

۱۳) رابرت مک کالوم (سال عضویت: ۱۹۶۸) سفیر کنونی آمریکا در استرالیا.

۱۴) پاملا هریمن. وی تامین کننده اصلی مالی ستاد انتخاباتی بیل کلینتون و مهمترین حامی حزب دموکرات طی بیش از ۵۰ سال بود.

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان




تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان
رائفي پور : این پیشنهاد را ملغی اعلام می نمایم !!!
با توجه به پیگیری یکی از عزیزان ساعی در عرصه مهدویت مبنی بر  استفتاء از دفتر دوتن از مراجع عظام  در رابطه با پیشنهاد حقیر مبنی بر ساخت منار رمی جمرات در ایران عزیز و پاسخ بیوت شریف ایشان که احتمال بدعت را داده اند…

 

حقیر بصا توجه به احترام به مراجع مذکور (حتی با  فرض اینکه طرح موضوع توسط شخ پرسش کننده  نیز درست صورت گرفته نشده باشد) این پیشنهاد را ملغــی اعلام می نمایم.

اما کماکان به جهان اسلام و تشیع نسبت به این توطئه بزرگ در مکه مکرمه  هشدار می دهم و خوشحالم که حقیر زمینه ساز بحث در این رابطه گشته ام و مهم ترین اتفاق در این اثنا را باز شدن فضای بحث در این موضوعات می دانم  که به حمد الله شکل گرفته است و افتخار می کنم که در این عرصه و در این خط (مبارزه با صهیونیزم و فراماسونری) خط شکنی کرده و مباحثی را که پیش از این کمتر کسی جرات بیان آن را داشت در سطح وسیع طرح نموده ام  البته جا دارد از تیز بینی و نکته سنجی شما جوانان عزیز در بررسی و تحلیل مسائل مربوط به این حوزه قدردانی نمایم. البته دشمنان حضرت صاحب الزمان در ۲۲ بهمن امسال پاسخ خود را گرفتند چراکه پس از سالها در گستره جهان نماد ابلیس برای اولین بار توسط جوانان برومند جنبش مصاف به آتش قهر الهی سپرده شد.

رائفي پور : این پیشنهاد را ملغی اعلام می نمایم !!!
رائفي پور : این پیشنهاد را ملغی اعلام می نمایم !!!
رائفي پور : این پیشنهاد را ملغی اعلام می نمایم !!!

باز تاب این خبر (کلیک کنید)

شایان ذکر است در اسرع وقت شخصا به خدمت مراجع خواهم رسید تا حضورا اهم مسائل این عرصه را به سمع و نظرمبارکشان برسانم .

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت ولی عصر (عج) که صد البته نزدیک است.

عبد عاصی : علی اکبر رائفی پور

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان

شاهین نجفی به مکانی نامعلوم انتقال یافت

به گزارش محدوده، رادیو اسرائیل روز گذشته از انتقال ” شاهین نجفی ” خواننده مرتد ایرانی به محلی نامعلوم در غرب آلمان خبر داد.

 

رادیو اسرائیل ضمن حمایت گسترده از حرکت توهین آمیز خواننده رپ ایرانی نسبت به مقدسات شیعه، صدور حکم ارتداد وی توسط مراجع تقلید را حرکتی افراطی خواند و از انتقال وی به محلی نا معلوم در غرب آلمان خبر داد.

“منوشه امیر” که ظاهرا از حرکت ضد شیعی شاهین نجفی، خواننده شیطان پرست مقیم آلمان بسیار خشنود شده بود، آمادگی خود را برای پذیرایی گسترده از وی در “اورشلیم” اعلام کرد.

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان

جایزه صد و بیست میلیونی برای کشتن شاهین نجفی

به گزارش شیعه آنلاین، «شاهین نجفی» خواننده ایرانی مقیم آلمان که اخیرا آهنگی به شدت توهین آمیز به امام هادی علیه السلام روانه بازار کرده، به شدت خشم عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را بر انگیخته و قلبشان را به درد آورده است.

 

در پی انتشار این آهنگ توهین آمیز، حضرت آیت الله شیخ «لطف الله صافی گلپایگانی» از مراجع عظام تقلید شیعه، با صدور فتوایی حکم جسارت کنندگان به امام هادی (ع) را اعلام کرد.

بر همین اساس حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به استفتائی در مورد توهین به ائمه و به ویژه امام هادی علیه السلام، فرمود: چنانچه اهانت و جسارت به حضرت نموده باشد مرتدند.

در همین حال پایگاه خبری شیعه آنلاین نیز برای کشتن «شاهین نجفی» مبلغ ۱۰۰ هزار دلار جایزه تعیین کرده است.

گفتنی است یک بانی خیر از یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، وعده داده که این مبلغ را به عنوان جایزه از طرف شیعه آنلاین به قاتل این خواننده موهن تقدیم کند.

 

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان

شاهین نجفی مرتد اعلام شد + سند

به دنبال جسارت شاهین نجفی، از خواننده های رپ،در ترانه ای به اسم “نقی”، به امام هادی (ع) حکم ارتداد او توسط آیت الله صافی صادر شد.

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، به نقل از شبکه اجتماعی افسران، به دنبال جسارت شاهین نجفی، از خواننده های رپ،در ترانه ای به اسم “نقی”، به امام هادی (ع) حکم ارتداد او توسط آیت الله صافی صادر شد.

شاهین نجفی مرتد اعلام شد + سند

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان

یک سایت دیگر از شاهین نجفی هک شد + تصویر

سایت رسمی هواداران شاهین نجفی به علت بی احترامی به مقدسات پاک شیعیان هک شد.

 

 یک سایت دیگر از شاهین نجفی هک شد + تصویر

با کمال تشکر از گروه سایبری M.R.S.CO …

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان

سایت شاهین نجفی هک شد + سند

به نوشته ظهور۱۲ : پس از توهین شاهین نجفی که حکم ارتدادش توسط آیت الله صافی گلپایگانی صادر شد به حرم ائمه و امام هادی و امام زمان(ع) گروه جهاد مجازی سایت این فرد را هک کرد …

 

گزارش این عمل در سایت معتبر zone-h به ثبت رسیده است : zone-h.org/mirror/id/10474077

تصویر زیر نشان از عکسی است که در صفحه اول سایت توسط این گروه قرار داده شده بود …

سایت شاهین نجفی هک شد + سند

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان

این خانه مطمئنن یکی از منحصر به فردترین مکانهای دنیاست که توسط یک معمار اسپانیایی به نام لویس د گاریدو  Luis de Garrido برای مدلی به نام  ناومی کمپل Naomi Campbell  طراحی شده است.
در طراحی این مکان،از شکل چشم هروس که یک نماد در مصر  باستان است استفاده شده.

 

 

 

چشم هروس نشان حفاظت، قدرت و سلامتی است که در زمان مصر باستان بسیار مورد توجه کلئوپاترا بوده است.
از ویژگی های این بنا پنل های فتو ولتاییک، سیستم گرمایشی خاص و سیستم برداشت آب باران است. شایع شده که این عمارت یک هدیه از جانب دوست پسر دیرینه ی کمپل است که یک میلیاردر روسی به نام ولادیمیر دورنین Vladimir Doronin است.

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان




تاريخ : پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان
چاپ

n00053897-nعزت اسلامی و بیداری اسلامی ارتباطی دو سویه دارند؛ از یک‌ طرف، از اهداف بیداری اسلامی احیا و بازیابی عزت از دست رفته‌ی مسلمانان است و از طرف دیگر، هر چه حرکت جریان‌های بیداری اسلامی به افزایش عزت مسلمانان بینجامد، اشتیاق برای ایجاد و ادامه‌ی حرکت‌های بیداری اسلامی در سرتاسر عالم افزایش می‌یابد...

در اسلام یکی از پایه‌های ایمان و تقوا، عزت نفس و کرامت انسانی معرفی گردیده است که در صورت خدشه‌دار شدن آن علاوه بر این که پایه‌های ایمان و اعتقاد فرد متزلزل می‌گردد، بستری مناسب را جهت سوءاستفاده و چیره شدن ستمگران و ظالمان بر ایشان را فراهم می‌نماید. از این‌ رو اسلام تأکید و سفارش‌های فراوانی بر عزت نفس مسلمانان و سعی در حفظ و پاسداری از آن نموده است. متأسفانه در قرون اخیر بر اثر رخداد حوادث مختلف و غفلت مسلمانان، این مهم در بین آن‌ها تضعیف و رو به فراموشی گذارده است. در این میان نقشه‌ها و عملکرد شوم دشمنان اسلام و غفلت از آموزه‌های اسلامی توسط مسلمانان را می‌توان از مهم‌ترین عوامل آن برشمرد.


ارتباط عزت اسلامی و بیداری اسلامی

امروزه، امواج بیداری اسلامی به سرعت در حال پیشرفت در سراسر جهان است و ارزش‌های اسلامی در حال احیا هستند. بیداری اسلامی مقوله‌ای است که همزمان با تهاجم همه‌ جانبه‌ی غرب به جهان اسلام و عصر استعمار، آغاز گردید و از آغاز تا عصر حاضر، مراحل گوناگونی را پیموده است. در حقیقت، بیداری اسلامی به مفهوم احیاگری اسلامی است که با آن استقلال، عدالت، عزت و همه‌ی آموزه‌ها و ارزش‌های متعالی الهی زنده می‌شود. در این میان، عزت اسلامی و بیداری اسلامی ارتباطی دو سویه دارند؛ زیرا از یک‌ طرف، یکی از اهداف جریان‌های بیداری اسلامی احیا و بازیابی عزت از دست رفته‌ی مسلمانان در قرون گذشته است و از طرف دیگر، هر چه حرکت جریان‌های بیداری اسلامی به افزایش تعالی و عزت مسلمانان در دنیا بینجامد، اشتیاق برای ایجاد و ادامه‌ی حرکت‌های بیداری اسلامی در سرتاسر عالم افزایش می‌یابد. در این زمینه، انقلاب اسلامی ایران و ملت مسلمان ایران یکی از نمونه‌های بارز و بی‌بدیل به شمار می‌روند.

عزت حقیقی و ظاهری از دیدگاه رهبری

مقام معظم رهبری معتقدند که عزت واقعی از آن خداوند است و منشأ الهی دارد. اوست که عزت را به انسان‌ها می‌بخشد، ولی در این مسیر، خود انسان‌ها بستر عزتمندی را در خود ایجاد می‌کنند. ایشان در این‌باره می‌فرمایند: «ولله العزه و لرسول و للمونین، عزت مال خداست؛ تعز من تشاء و تذل من تشاء، او عزت می‌دهد، از خدا عزت بخواهید.» در واقع ایشان دو موضوع اساسی را در زمینه‌ی عزت واقعی بیان می‌دارند.
این دو موضوع از قرار زیر است:

عزت واقعی دارای منشأ الهی بوده و اختیار عطای آن به انسان‌ها در ید قدرت اوست؛

انسان‌ها و مسلمانان عزت واقعی را باید از خداوند متعال طلب کنند نه کس دیگری؛

عزت یکی از مفاهیم ارزشی الهی و اسلامی محسوب می‌شود.

گروهی از افراد با غفلت از راه درست و منشأ حقیقی عزت، به بیراه می‌روند و سعی می‌کنند تا عزت را از غیر منشأ حقیقی آن کسب کنند. مقام معظم رهبری در جای جای سخنان و نظرات خویش بر منشأ الهی داشتن عزت و ردّ منشأ دیگر آن تأکید کرده‌اند.

منشأ عزت اسلامی از دیدگاه رهبری

ایشان یکی از منشأهای عزت اسلامی را قرآن کریم و استفاده از آموزه‌های ارزشمند و گران قدر آن می‌دانند. در واقع ایشان عنصر اصلی عزت مسلمانان را اسلام می‌دانند. «ما باید استفاده کنیم از این مایه‌ی عزت و قدرت اسلامی و الهی[1] عنصر عزت امت اسلامی- یعنی اسلام- است[2]، میل برگشت به اصول و مبانی اسلامی [است] که مایه‌ی عزت، پیشرفت و ترقی است»[3]، در واقع اسلام است که ملت‌ها را زنده می‌کند و به آن‌ها عزت می‌بخشد. در واقع اسلام و عمل به دستورهای آن، عین عزت و شرافت است. «در واقع، ما اسلام را نگه نمی‌داریم، اسلام است که ما را نگه می‌دارد. هر ملتی که به پای اسلام بایستد، خود او زنده، سرافراز و عزیز خواهد شد. اسلام عزیز است. اسلام دارای علو است. ما به اسلام احتیاج داریم، برای این که از تحقیر قدرت‌های استکباری- تحقیر علمی، سیاسی و فرهنگی – نجات پیدا کنیم.»[4]

در جایی دیگر، ایشان، منشأ عزت و کرامت را در فلسفه‌ی دعوت الهی پیامبران، از جمله پیامبر اسلام می‌دانند و یکی از اصول دعوت این بزرگواران را دعوت به بازیافتن عزت و کرامت انسانی معرفی می‌کنند. ایشان معتقد هستند که انسان‌های آزاده و ستم ‌دیده در راستای این دعوت جهانی، این مهم را پی در پی خواستارند. «ملت‌های مظلوم دنبال کرامت خودشان هستند؛ همان عزت و کرامتی که یکی از پایه‌های دعوت پیغمبر بود.»[5] خصوصیاتی چند از این منشأ تأثیر به سزایی در امتداد عزت و شرافت مسلمانان دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها جهاد و روحیه‌ی جهادی در فرهنگ اسلامی است. این موضوع باعث گردیده که بیداری اسلامی رنگ و بویی متفاوت بیابد؛ زیرا در فرهنگ اسلام ناب محمدی(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عزت جز در سایه‌ی جهاد و شهادت، میسر نمی‌شود.
دلیل محکم و بی‌بدیل بر این مدعا، حادثه‌ی عظیم عاشوراست. به یقین از همین‌ رو است که ظالمان و سلطه‌جویان جهانی سعی در محو مظاهر و آموزه‌های جهادی در فرهنگ اسلامی داشته و دارند. «سلطه جویان می‌خواهند جهاد را از آیات قرآن و تعالیم دینی خارج کنند؛ چون امن عزت ملت‌های اسلامی و امت اسلامی و بزرگ‌ترین سنگر و حصن حصین مقاومت، جهاد فی‌سبیل الله است[6] همین ملت آماده‌ی برای حرکت، قیام، دفاع و جهاد در راه اسلام، توانسته است به همه‌ی امت اسلامی عزت ببخشید.[7] امروز در دنیای اسلام، ملت‌های مسلمان روح اعتزاز به اسلام را در خود می‌یابند و به خاطر اسلام احساس عزت می‌کنند.»[8] یکی دیگر از خصوصیاتی که در اسلام مایه‌ی احیای عزت اسلامی مسلمانان و منشأ بیداری امت اسلامی می‌گردد، حج ابراهیمی می‌باشد. به نظر ایشان یکی از ظرفیت‌ها و بسترهای مهم و بزرگ حج، ظرفیت آگاهی و عزت بخشی آن است: «این جا محل تجلی امت واحده‌ی اسلامی و مظهر عزت معنوی و قدرت بشری مسلمانان است.»[9]

چگونگی کسب عزت اسلامی

مقام معظم رهبری یکی از راه‌های کسب عزت اسلامی را عمل به این آیه‌ی شریفه می‌دانند: «... این جوری ملت‌ها باید عزتشان را به دست بیاورند این را هم خود قرآن به ما گفته است: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»، «وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ »؛ «إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غَالِبَ لَکُمْ». شما خدا را نصرت کنید، دین خدا را نصرت کنید و برای خدا قیام کنید، خدا شما را نصرت خواهد کرد. خدا که نصرت کرد، دیگر همه‌ی قدرت‌ها پوچ‌اند.» ایشان معتقدند که بیداری اسلامی سرآغاز احیای عزت مسلمانان، بلکه تمامی مظلومین و محرومان عالم جهان است. در واقع، یک ارتباط دو سویه بین بیداری اسلامی و عزت انسانی برقرار است؛ به‌ طوری که طلب احیای عزت انسانی و اسلامی باعث حرکت جماعت‌های مختلف در جهت بیداری شده است که نتیجه‌ی آن را می‌توان احیا و شرافت انسانی و اسلامی ملت‌ها برشمرد. «چرا مردم به صحنه آمدند؟ آن چیزی که آن‌ها را کشاند، به صورت واضحی مسأله‌ی عزت و کرامت انسانی آن‌ها بود. در مصر، در تونس و هم‌چنین در کشورهای دیگر، غرور مردم به دست این حاکمان ظالم جریحه‌دار شده بود.»[10] به اعتقاد ایشان، اولین گام و حرکت در جهت بازیابی عزت مسلمانان، باور داشتن و اعتقاد عمیق به وعده‌های الهی است: «اگر وعده‌های الهی را باور کردیم، آن وقت راه به سوی عزت، به سوی وحدت، به سوی اقتدار در مقابل امت اسلامی باز خواهد شد.[11]
ارتباط دو سویه بین بیداری اسلامی و عزت انسانی برقرار است؛ به‌ طوری که طلب احیای عزت انسانی و اسلامی باعث حرکت جماعت‌های مختلف در جهت بیداری شده است که نتیجه‌ی آن را می‌توان احیا و شرافت انسانی و اسلامی ملت‌ها برشمرد.
رهبر فرزانه‌ی انقلاب، بهره‌مندی ملت‌ها و مظلومان دنیا از معارف و آموزه‌های اسلامی را از لوازم و ضرورت‌های کسب مجدد و احیای عزت انسانی و کرامت آن‌ها می‌داند؛ در واقع ایشان، اصل و کنه حرکت‌های اسلامی را در جست‌وجوی عزت و کرامت از دست رفته‌ی انسانی مظلومان عالم می‌داند. مظلومان دنبال کرامت خودشان هستند: «همان عزت و کرامتی که یکی از پایه‌های دعوت پیغمبر بود. در طول سال‌های متمادی، دشمان و مستکبران و اشغال‌گران و مداخله‌گران، ملت‌های ما را استثمار کردند؛ در عین حال آن‌ها را تحقیر کردند، ذلیل کردند. ملت‌ها وقتی که از اسلام بهره‌مند باشند، عزت‌ طلبند، کرامت‌ طلبند. این همان حرکت اسلامی است. حرکت اسلامی معنایش این است.»[12]

از نگاه مقام معظم رهبری، اسلام به دلیل تکامل منحصر به فرد خود به منظور افزایش عزت و شرافت مسلمانان، خصوصیاتی را ترسیم کرده است که یکی از آن‌ها، کسب عزت ملی است. در نگاه ایشان، عزت ملی به معنای عدم احساس حقارت در آحاد ملت و احساس عزیز بودن است. این نگاه عزتمندانه به خود در بین مسلمانان، یکی از تأکیدهای مهم قرآنی نیز هست. عدم عزت‌مداری یک ملت، به از دست رفتن عزت آن‌ها و دست اندازی استعمارگران به دارایی‌های مربوط به عزت و شرافت آن‌ها منجر می‌شود. در واقع می‌توان گفت ارتباط دو سویه‌ای بین عزت ملی و سلطه‌ی بیگانگان وجود دارد. «اسلام برای ساخت یک جامعه‌ی سرافراز و پویا خصوصیاتی را ترسیم کرده و راه رسیدن به آن‌ها را برای ملت مسلمان و امت اسلامی در طول تاریخ تبیین کرده است. یکی از این نشانه‌ها و خصوصیات عزت ملی است؛ عزت.

هم‌چنانی که یک فرد مایل است، ذلیل نباشد و عزیز باشد، از آرزوهای بزرگ یک ملت هم این است که عزیز باشد و ذلیل نباشد؛ عزت ملی چیست؟ عزت ملی عبارت است از این که یک ملت در خود و از خود احساس حقارت نکند. نقطه‌ی مقابل احساس عزت، احساس حقارت است؛ یک ملت وقتی به درون خود -به سرمایه‌های خود، به تاریخ خود، به مواریث تاریخی خود، به موجودی انسانی و فکری خود- نگاه می‌کند، احساس عزت و غرور کند، احساس حقارت و ذلت نکند. این یکی از چیزهای است که برای یک ملت لازم است. قرآن در موارد متعددی به این معنا اشاره کرده است: «یقولون لئن رجعنا إلى المدینة لیخرجن الأعز منها الأذل و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین و لکن المنافقین لا یعلمون؛ منافقان با خودشان گفت‌وگو می‌کردند که ما عزیزیم و مسلمان‌ها را – که ذلیل‌اند– از مدینه خارج خواهیم کرد!» خداوند به پیغمبر وحی فرستاد که این‌ها این‌جور می‌گویند، لیکن نمی‌فهمند و نمی‌دانند؛ آن که عزیز است، مؤمنانند؛ عزت از آن خداست و از آن پیامبر خدا و از آن مؤمنان بالله. این یک تابلو درخشانی است که همیشه جلوی چشم امت اسلامی باید قرار داشته باشد. آن‌ها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزی ندارد، این ملت به راحتی در چنبره‌ی سلطه‌ی بیگانگان قرار می‌گیرد.»[13]

موانع عزت انسانی و اسلامی

به اعتقاد مقام معظم رهبری یکی از مهم‌ترین موانع کسب و بازیابی عزت در مظلومان به‌ویژه مسلمانان، وجود سلطه‌جویان و متجاوزان است؛ زیرا این گونه افراد و دولت‌ها به دلیل اهمیت قائل شدن برای منافع نامشروعشان، حاضر به پایمال کردن عزت و شرافت انسانی مظلومان؛ به ویژه مسلمانان هستند. در حقیقت، ایشان معتقدند که یکی از اساسی‌ترین راهکارهای سلطه‌گران برای رسیدن به خواسته‌های خود، نابود سازی عزت و هویت انسانی و اسلامی‌است: «در طول سال‌های متمادی، دشمنان و مستکبران و اشغال‌گران و مداخله‌گران، ملت‌های ما را استثمار کردند؛ در عین حال آن‌ها را تحقیر کردند، ذلیل کردند. سلطه‌گران و متجاوزان بین‌المللی به نحو دیگری در فکر این هستند که به هر نقطه‌ای از نقاط عالم که می‌توانند، دست بیندازند و منافع نامشروع خودشان را تأمین کنند، ولو به قیمت نابود کردن هویت و عزت ملت‌ها؛ همان‌طور که مشاهده می‌کنید در گوشه و کنار دنیا و به خصوص در این منطقه، در این سال‌ها دارند انجام می‌دهند.»[14]

در منظر ایشان سلطه‌گران و مستکبرین جهان می‌خواهند با مشغول کردن مسلمانان به جنگ و خون‌ریزی از یک طرف‌، مطرح کردن مباحث غیراصولی و ظاهری از طرف دیگر، عنصر عزت اسلامی را از بین مسلمانان برچینند: «امروز هم قدرت‌های جان‌خوار و مستکبر، با طمع بستن به منابع عظیم و ذخایر بی‌پایان طبیعی و انسانی دنیای اسلام- آن‌طور که خودشان صریحاً هم می‌گویند- جنگی را شروع کرده‌اند که پرچم‌های این جنگ از سوی استکبار، پرچم‌های مزورانه است؛ پرچم دموکراسی و پرچم آزادی است؛ اما باطن قضیه چیز دیگری است؛ باطن قضیه نابود کردن عنصر عزت امت اسلامی – یعنی اسلام- است.»[15]

از نظر مقام معظم رهبری، یکی دیگر از موانع عزت‌مندی مسلمانان و امت اسلامی بیگانگی و فراموش کردن هویت اسلامی در بین آحاد امت اسلامی است. این پدیده عمدتاً به دست ایادی استکبار و سلطه‌طلبان که به صورت کلی به آن‌ها دشمن اطلاق می‌نمایند، رخ می‌دهد. «هر پدیده یا شخص یا حکومت و نظامی که مسلمانان را از هویت اسلامی‌شان بیگانه کند، یا به تفرق و پراکندگی بکشاند یا به کسب عزت و عظمت اسلامی بی‌اعتنا، یا از آن مأیوس سازد، کاری دشمنانه می‌کند؛ و اگر خود، دشمن نیست، سرانگشت دشمن است.»[16]

مقام معظم رهبری یکی دیگر از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین موانع احیا و بازیابی عزت و شرافت مسلمانان را عدم اتحاد و یک‌پارچگی امت بزرگ اسلامی می‌دانند و یکی از راهکارهای اساسی در بازیابی این عزت از دست رفته و احیای آن را تحکیم وحدت مسلمان هم‌چنین تمسک به قرآن کریم بر می‌شمارند. «دست‌های دولت‌های مسلمان را در دست یک‌دیگر گره بزند تا امت اسلامی ان‌شاء‌الله بتواند قدرت خود و عزت خود و آبروی از دست رفته‌ی خود را باز یابد.»[17] «امروز دنیای اسلامی بیش از همیشه، به اتحاد و یک‌دلی و تمسک به قرآن نیازمند است.»[18] در نگاه ایشان، این اتحاد و تمسک به قرآن می‌تواند ظرفیت‌های بسیار وسیعی را برای بیداری امت اسلامی و توسعه و بازیابی عزت و اقتدار مسلمانان ایجاد نماید. «ظرفیت‌های جهان اسلام برای توسعه و عزت و اقتدار، امروز بیش از گذشته آشکار شده است.»[19] در نگاه ایشان در واقع قرآن بزرگ‌ترین معلم بیداری اسلامی در جهت حفظ موجودیت و عزت اسلامی محسوب می‌گردد. «دنیای اسلام باید به فکر حفظ موجودیت اسلام و حفظ عزت امت اسلامی باشد. این، چگونه ممکن است؟ از راه قرآن.»[20]

به اعتقاد مقام معظم رهبری، عدم ایمان و عمل به آموزه‌های قرآن می‌تواند پاسخ این وضع اسف‌بار جامعه‌ی اسلامی و امت اسلامی در گذشته باشد که متأسفانه ما به عنوان وارثان این وضعیت، به درد ایشان دچار شده‌ایم: «اسلام ثابت کرده است ظرفیت آن را دارد که امت خود را به اعتلای مدنی و علمی و عزت و قدرت سیاسی برساند. ایمان و مجاهدت و پرهیز از تفرقه، تنها شرط‌های تحقق این هدف بزرگ است و قرآن به ما می‌آموزد: «وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ». «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّا اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»، «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»

ضعف این سه عامل، امت اسلامی را امروز در وضع تأسف‌باری قرار داده است.»[21]

نقش انقلاب اسلامی در احیای عزت اسلامی از دیدگاه رهبری

مقام معظم رهبری معتقدند که انقلاب اسلامی در اصل الگو و محرک حرکت انسان‌ها و مسلمانانی که عزت و شرافت آن‌ها پایمال گردیده است، می‌باشد. «انقلاب اسلامی برای مسلمان‌ها الگو شد.»[22]

طبق بیانات ایشان، رشد و توسعه‌ی حاصل شده از ره‌آورد انقلاب اسلامی، عامل بسیار بزرگی در جهت‌گیری آزادی خواهان و عزت طلبان مسلمان و غیرمسلمان در جهت احیای عزت از دست رفته می‌باشد. در حقیقت می‌توان گفت که از دیدگاه ایشان، انقلاب اسلامی یکی از مهم‌ترین الگوهای عزت‌طلبی مسلمانان در حال حاظر می‌باشد و عزت‌طلبی به واسطه‌ی انقلاب اسلامی به عنوان یک مطالبه‌ی فراموش شده و پایمال شده، تبدیل به یک مطالبه‌ی اصلی و اساسی در بین مسلمانان و دیگر مردم عزت‌طلب شده است: «این انقلاب آمد، نظام درست کرد، این نظام باقی ماند، روز به روز قوی‌تر شد، روز به ‌روز هم پیشرفته‌تر شد؛ این می‌شود الگو. این الگوسازی یک گفتمانی را به وجود می‌آورد که آن، گفتمان هویت اسلامی و عزت اسلامی است. امروز بین ملت‌های دنیا، احساس هویت اسلامی، قابل مقایسه‌ی با 30 سال قبل نیست؛ احساس عزت اسلامی و مطالبه‌ی این عزت، امروز قابل مقایسه‌ی با گذشته نیست، این اتفاق افتاده‌است.»[23]

«در دوران معاصر از ده‌ها سال پیش به این طرف‌، به برکت همان تعالیم و بازگشت به آن‌ها، بیداری اسلامی آغاز شد و پرچم توحید بار دیگر به اهتزاز درآمد که اوج این حرکت، تشکیل نظام جمهوری اسلامی در این نقطه‌ی حساس از دنیای اسلام بود که باز آحاد مسلمان‌ها احساس هویت و عزت کردند.»[24]

از گفتار ایشان چنین برمی‌آید که انقلاب اسلامی توانسته است به عنوان یک احیاگر عزت و استقلال اسلامی عمل نماید و سرمشق دیگر ملت‌های اسلامی و حتی غیر اسلامی گردد: «سخن حق انقلاب اسلامی در دنیا که همان استقلال امت اسلامی و عزت اسلامی است در بین مسلمان‌ها و در جوامع اسلامی جایگزین خواهد شد.»[25]

در مسیر بازیابی عزت انسانی و اسلامی امام(ره) و انقلابی که ایشان مبدأ آن بودند، یکی از نمادهای اصیل و برجسته، بیداری اسلامی از نظر ایشان محسوب می‌گردد. «دولت‌های اسلامی به برکت بیداری اسلامی می‌توانند عزتی را که قدرت‌های استکباری از آن‌ها گرفته‌اند، به خودشان برگردانند. یک نمونه، کشور و انقلاب و امم ماست، ما بعد از آن که قرن‌های متمادی دچار استبداد و دو قرن تمام دچار سلطه‌ی بیگانگان بودیم، به خود آمدیم و امام بزرگوار توانست عزت را به مردم ما برگرداند.»[26]

ایشان، انقلاب اسلامی و ملت مسلمان ایران را به عنوان یک الگو و پیشرو در عرصه‌ی برپایی و احیای عزت اسلامی می‌دانند و این موضوع را مسؤولیتی بزرگ بر دوش ملت اسلامی ایران می‌دانند؛ زیرا این موضوع باعث روحیه بخشی و استحکام اراده‌های مسلمانان و انسان‌های آرمان‌خواه و عزت‌طلب می‌گردد. در واقع ملت ایران در بین دیگر ملت‌های مسلمان و غیرمسلمان آرمان‌طلب به عنوان جلودار در این عرصه، عرفی گردیده‌اند. «آن چه که دنیای اسلام از ما ملت ایران توقع دارد این است که ما پرچم اسلام را – که پرچم عزت امت اسلامی است و ما آن را برافراشته‌ایم- محکم نگه داریم. این چیزی است که دنیای اسلام از ما توقع دارد. پرچم اسلام در کشور ما به ملت‌ها امید می‌دهد، آن‌ها را زنده می‌کند به آن‌ها روحیه می‌بخشد. برافراشتن و نگه داشتن مستحکم این پرچم برای استحکام و نیرومندی ملت ما هم عامل بسیار بزرگی است.»[27]

جمع‌بندی

در این قسمت با ارجاع به سخنان ارزشمند مقام معظم رهبری در زمینه‌ی عزت نفس اسلامی و اهمیت آن، مطالب گفته شده جمع‌بندی می‌شود:

1. امروز اوضاع در دنیای اسلام تفاوت کرده است؛ بیداری اسلامی در سرتاسر دنیای اسلام محسوس است؛ حرکت و نهضت عظیمی در مراحل مختلف در همه [جای] دنیای اسلام، مشاهده می‌شود.[28]

2. میل برگشت به اصول و مبانی اسلامی که مایه‌ی عزت و پیشرفت و ترقی است در بین ملت‌های اسلامی به وجود آمده است و دولت‌های اسلامی به برکت بیداری اسلامی می‌توانند عزتی را که قدرت‌های استکباری از آن‌ها گرفته‌اند، به خودشان برگردانند.[29]

3. انقلاب اسلامی، عزت اسلام را بر روی دست گرفته و به همه‌ی دنیا نشان داد. انقلاب اسلامی نشان داد که اسلام می‌تواند به یک ملت، سرافرازی و عزت دهد؛ یک ملت را از زیر بار فشار و تحمیل بیگانگان نجات دهد و از حالت تحقیری که بر آن ملت تحمیل کرده‌اند، بیرون بکشد، می‌توان استعدادهای یک ملت را در همه‌ی میدان‌ها بروز و ظهور بخشید؛ می‌توان به یک ملت، قدرت دفاع از خود، قدرت دفاع از عقاید و از هویت و شخصیت خود بدهد. انقلاب اسلامی این را نشان داد.[30]

4. با تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، مسلمانان در همه‌ی جهان هویتی تازه یافتند و احساس عزت و شخصیت اسلامی، در آنان دمیده شد.[31]

5. با تشکیل جمهوری اسلامی نیز تشنه‌ی آن اعتماد به نفس و این عزت و این استقلال است و باید همه در راه آن تلاش کنیم. این یک مسؤولیت تاریخی است و امروز زمینه‌ی ادای آن و کسب عزت و اقتدار و استقلال کامل جهان اسلام فراهم است.[32]

6. ایران اسلامی به برکت اسلام، عزت پیدا کرده است.[33]

7. امت بزرگ اسلامی امروز باید از همه‌ی موجودی خود برای کسب عزت و اقتداری که مستحق آن است، برخوردار شود.[34]


8. امروز دشمن اسلام یعنی سردمداران استکبار و صهیونیسم، تفرقه‌افکنی میان مسلمین و غوغاگری در عرصه‌ی تبلیغات را برضد هر کشور و دولت و جمعیتی که از بیداری اسلامی و حاکمیت قرآن دم زدند و داعیه‌ی عزت مسلمین را داشته باشد، مهم‌ترین کار خود می‌داند.[35](*)

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان

فراماسونری در صنعت غذاها

بعد از چند مدت با مقاله بسیار کامل و زیبا و خیلی مهم به روز شدیم … اهمیت این مقاله به قدری زیاد است که  شاید بتوان یکی از چند مقاله مهم این سایت نامید توصیه میکنیم با تفکر و تعقل این مقاله را در کمال آرامش تا پایان مطالعه فرمایید…

 

آیا سردمداران قدرت عمدا برای خاموش کردن جامعه تلاش می کنند؟ نظر دادن در این زمینه سخت است و به اثبات نیاز دارد. اما دلایل زیادی وجود دارد که باعث پذیرفتن این واقعیت می گردد که نه تنها طبقه ایلومناتی بلکه حاکمان نیز تلاش موثری برای به کارگیری سیاست هایی بر ضد سلامت روحی و جسمی جامعه دارند. در این مقاله راه هایی که در جوامع مدرن برای خاموش کردن انسان ها به کار می رود بررسی شده است. در اینجا به بررسی داروها و سموم موجود در غذاها و نوشیدنی ها می پردازیم…

تحقیقات علمی ثابت کرده که سال ها دولت های سراسر جهان سود فراوانی از فروش محصولاتی که به صورت مستقیم بر سلامت جسمی و فکری جامعه اثر می گذارد، به دست آورده اند. در این مقاله به محصولات روزمره ای که باعث صدمه به مغز و اختلال در قضاوت و یا حتی باعث پایین آمدن ضریب هوشی در جهان می گردد اشاره شده است.

و این معنایی جز خاموش کردن توده مردم توسط طبقه ایلومناتی ندارد. به قول هیتلر چه خوش شانسی از این بیشتر که رهبر افرادی باشید که فکر نمی کنند. افراد تحصیل کرده از درستی این مسئله آگاهند و هدف این برنامه را می فهمند و در برابر این عمل غیر قابل تایید عکس العمل نشان می دهند. قضاوت کردن بر اساس داده های غیر قابل شمارش موجود در مورد این مسئله آسان است و به نظر می رسد که نخبگان دقیقا عکس این شرایط را خواستارند. مواد ناسالم، وحشت آور و گیج کننده موجب سکون جامعه می گردد. در اینجا به اثرات مواد دارویی، آفت کش ها، فلوراید و آسپارتام در بدن انسان می پردازیم و می بینیم که چگونه این محصولات به افراد داخل این ساختار تحمیل می شود.

 

تجویز مصرف مواد مخدر

در طول دهه گذشته شاهد افزایش سرسام آور تجویز داروهایی برای درمان انواع مشکلات به ویژه برای کودکان بوده ایم. از سال ۱۹۹۰ اختلال کمبود توجه در کودکان آمریکایی به عنوان یک بیماری معرفی شد و برای درمان آن داروهای روانگردان مانند ریتالین تجویز می شود.

امروزه به کودکانی که به اصطلاح بیش فعال هستند و دارای شخصیتی قوی می باشند توسط داروهایی که به صورت مستقیم بر عملکرد مغز آن ها اثر می گذارد تسکین می یابند. حتی اگر یک اختلال به روشنی تعریف نشده باشد و دارای مستندات کافی نباشد (که هیچ اثر قابل مشاهده بیولوژیکی ندارد)، کودک به عنوان بیمار شناخته می شود. استفاده از ریتالین در سنین پایین موجب سکون روانی می گردد و بدن فرد را در برابر انواع قرص های دیگر غیر فعال می کند چنانچه فرد در مراحل بعدی زندگی خود به استفاده از مواد روان گردان روی می آورد، پس عجیب نیست که شاهد مصرف شدید داروهای ضد افسردگی در سال پیش رو باشیم.

فراماسونری در صنعت غذاها

صنعت داروسازی که متعلق به بسیاری از ماسونرهایی در بالاترین سطح دولت است فشار زیادی برای استفاده گسترده از داروهای روانپزشکی در عموم جامعه وارد می کند. از سال ۲۰۰۲ قرص های فراوانی با این ادعا که موجب حل اختلالات روانی می شوند به بازار عرضه شده است و بسیاری از این قرص ها بدون انجام پژوهش های لازم برای بررسی اثرات جانبی روانه بازار شده اند و بدتر از آن اینکه گاهی این عوارض شناخته شده بودند ولی آن ها را از دید مردم پنهان کرده اند.

در ادامه لیستی از مواد مخدری که معمولا به عنوان داروهای روانی به فروش می رسند آورده شده است. این داروها باعث ایجاد ترس در انسان می شود و قدرت ترس در انسان از قدرت مغز وی بیشتر است. فکر کنید اگر روی داروها می نوشتند مصرف این دارو ممکن است شما را به خودکشی وادار سازد چه اتفاقی می افتاد؟

فراماسونری در صنعت غذاها

مسومیت غذایی

انسان مدرن در طول عمر خود مقدار باور نکردنی از مواد سمی را دریافت می کند: طعم دهنده های مصنوعی، مواد افزودنی و غیره … اگرچه اطلاع رسانی در مورد رژیم غذایی سالم بسیار زیاد شده است اما بسیاری از این اطلاعات غلط و گمراه کننده هستند.

در حال حاضر شرکت مونسانتو حدود ۹۵% از دانه های سویا و ۸۰% از ذرت ایالات متحده را تولید می کند. مدارک متعدد و فیلم های لو رفته فراوانی از افشای دستکاری مونسانتو در صنعت کشاورزی وجود دارد و احتیاجی به طولانی کردن این بحث نیست! اما به این نکته توجه کنید که در واقع یک انحصار مجازی در صنعت مواد غذایی وجود دارد و بین شرکت مونسانتو و دولت ایالات متحده روابط ناسالمی برقرار است. بسیاری از افرادی که قوانین مربوط به مواد غذایی، کشاورزی و دارویی را تصویب می کنند از شرکت مونسانتو حقوق و دستمزد دریافت می کنند که این به معنای تصمیم گیری طبقه ایلومناتی در مورد آنچه به شما فروخته می شود است.

فراماسونری در صنعت غذاها

بسیاری از قوانین که توسط کارمندان سابق مونسانتو تصویب شده اند، بر تسهیل استفاده از مواد غذایی ایجاد شده توسط مهندسی ژنتیک در سطح عموم تاکیید دارند. هرچند که برای تعیین اثرات طولانی مدت مواد غذایی ژنتیکی در بدن انسان بسیار زود است اما در حال حاضر برخی از حقایق در این زمینه اثبات شده است، مواد غذایی ژنتیکی مواد مغذی کمی دارند و از همه مهمتر اینکه آن ها را مواد شیمیایی دوستانه یعنی مفید برای بدن می دانند.

تغییرات ژنتیکی که توسط مهندسان مونسانتو بر محصولات ایجاد شده است آن ها را بسیار زیبا و دل انگیز کرده است. یک مسئله دیگر که کمتر مورد بحث قرار می گیرد توسعه است که به معنای توانایی گیاهان در برابر حجم نامحدود آفت کش ها است و شرکت مونسانتو کشاورزان را برای استفاده از آفت کش هایی با آرم تجاری این شرکت تشویق می کند.

فراماسونری در صنعت غذاها

 

آسپارتام

آسپارتام نوعی شیرینی مصنوعی است که محصولاتی مانند نوشابه رژیمی و مواد غذایی رژیمی و آدامس وجود دارد. از زمان کشف این ماده در سال ۱۹۶۵ آسپارتام درگیر جنجال های زیادی در مورد سلامت خود است. این ماده در درجه اول باعث ایجاد تومور مغزی می گردد و در ابتدا به کارگیری آن توسط FDA منع شده بود. شرکت سارل اقدام به فروش آسپارتام کرد و در سال ۱۹۷۷ زمانی که دونالد رامسفلد به عنوان مدیر عامل این شرکت منصوب شد همه چیز تغییر کرد. آسپارتام را می توان در ۵۰۰۰ محصول پیدا کرد. هنوز هم پس از سال ها از مصوبه استفاده از آسپارتام دانشمندان برجسته ای در حال بحث و تلاش برای منع استفاده از این محصول هستند.

در سال ۱۹۹۵، FDA با استفاده از قانون آزادی اطلاعات فهرستی از نود و دو علامت ناشی از استفاده از آسپارتام در قربانیان آن کرد:

فراماسونری در صنعت غذاها

با این حال این علائم تنها محدوده کوچکی از استفاده آسپارتام را نشان می دهد. آسپارتام موجب بیماری های شدید و طولانی مدت می گردد.

 

فلوراید

یک منبع مضر شیمیایی دیگر که انسان های مدرن از آن استفاده می کنند آب های آشامیدنی و نوشابه های غیر الکلی است. از سال ۲۰۰۲ آمارها نشان می دهد که تقریبا ۶۰% جمعیت ایالات متحده آب حاوی فلوراید را از طریق شیرهای خانه مصرف می کنند. دلیل رسمی استفاده از فلوراید در آب های آشامیدنی چیست؟ جلوگیری از پوسیدگی دندان؟!؟!؟ واقعا؟؟؟ آیا این نفع کوچک قابل مقایسه با مصرف مقدار زیاد فلوراید در جامعه است؟ بعضی تحقیقات حتی استفاده از فلوراید در دندانپزشکی را رد کرده اند.

پس چرا هنوز فلوراید در آب شیر وجود دارد؟ در اینجا حقایقی در مورد ماده شیمیایی فلوراید را آورده ایم:

فلوراید در یک بازه زمانی به عنوان آفت کش مصرف می شد.

در سال ۱۹۷۲ به عنوان ماده سمی هم خانواده آرسنیک، جیوه و پاراکوات ثبت شده است.

فلوراید در طبقه بندی علمی رتبه بیشتری از سرب دارد، با این حال فلوراید ۲۰ برابر بیشتر از سرب در آب شیر وجود دارد.

فراماسونری در صنعت غذاها

تحقیقات فراوانی در مورد اثرات نامطلوب فلوراید در بدن انسان انجام شده است که می توان به تغییرات ساختار استخوان و اختلال در سیستم ایمنی بدن که موجب ایجاد انواع سرطان می شود اشاره کرد. یکی دیگر از عواقب نگران کننده فلوراید که کمتر شناخته شده ولی بسیار با اهمیت است تاثیر آن بر مغز است. در واقع کلسیفیکاسیون غده صنوبری یکی از عوارض جانبی فلوراید است.

غده صنوبری علاوه بر اهمیت حیاتی که برای تنظیمات هورمونی دارد، کارکرد باطنی نیز دارد و حتی توسط گروهی از عرفا به عنوان چشم سوم شناخته می شود. در بسیاری از فرهنگ ها به عنوان بخشی از مغز که مسئول روشنگری و معنویت است خوانده می شود. آیا روشنگری و معنویت باید خارج از محدوده دسترسی انسان مدرن قرار گیرد؟

فست فودها

شاید فست فودها را بتوان بازوی پرتوان این ابزار نامید البته به قدری در این باره در رسانه ها به شما متذکر شده اند که دیگر برایتان عادی شده اما بدانید که فست فودها دومین عامل ایجاد سرطان بعد از سیگار هستند …

فراماسونری در صنعت غذاها

کارشناسان معتقدند که گسترش فست‌ فود یعنی گسترش چاقی. چاقی هم یعنی افزایش بیماری‌های قلبی‌-عروقی، دیابت،‌ ‌سرطان روده، سرطان معده،‌ ‌سرطان سینه، آرتروز، فشار خون بالا، نازایی و مهم تر از همه بیحالی و افت شدید در ایمان و بندگی در راه خدا…

به علاوه چندی پیش محققان آمریکایی هشدار دادند که سکونت در نزدیکی رستوران‌های فست فود برابر است با کوتاهی عمر. این محققان که پژوهش خود را در شهر شیکاگو متمرکز کرده بودند، پس از انجام یک سری مطالعات روی شیوه ی تغذیه ی مردم این شهر‌ ‌دریافتند، شهروندانی که در نزدیکی رستوران‌های فست‌ ‌فود زندگی می ‌کنند و کمتر به خواربار فروشی‌ها و سوپر مارکت‌های حاوی مواد غذایی متنوع دسترسی دارند، عمرشان کوتاه‌تر می ‌شود و اغلب دچار مرگ‌ ‌زود هنگام می‌ گردند. این گزارش نشان داد که این افراد بیشتر در اثر ابتلاء به بیماری‌هایی چون دیابت، سرطان و‌ ‌بیماری‌های قلبی جان خود را از دست می ‌دهند. افرادی که در نزدیکی این قبیل رستوران‌ها‌ ‌زندگی می‌ کنند، بیشتر از دیگران با مشکل چاقی، اضافه وزن و افزایش فشار خون مواجه هستند.

فراماسونری در صنعت غذاها

فست فودهای معتبر جهان که معروفترین آن مک دونالد است در دست طبقه ایلومناتی است که در زیر برای اثبات نقشه شوم و پلید انها در صنعت غذا کمی دقت میکنیم …

ماسون بودن صاحبان مک دونالد مسأله ای دور از انتظار نیست ، اما خیلی ها فکر میکنن لوگوی مک دونالد فقط حرف M یعنی حرف اول اسم این شرکت رو نشون میده ، در صورتی که منظور اصلی اون نشون دادن علامت “دست شاخ دار” یا همون “دست شیطان” علامت ماسونهاست! (ضمن اینکه حرف M سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی است)

فراماسونری در صنعت غذاها

مک دونالد چه چیزی را پنهان میکند؟

پشت پرده تهیه یکی از غذاهای “مک دونالد”!

تبلیغ اهانت آمیز مک‌دونالد برای ماه رمضان+عکس

آبروریزی مک دونالد با پخش عکس های خصوصی مشتریانش

 

نتیجه گیری

مصرف مواد یاد شده در این مقاله احتمالا به صورت فوری و قابل توجه تاثیر گذار نخواهند بود اما پس از سال ها خوردن این مواد افکار به طور روز افزونی تیره و مه آلود می گردد و توانایی تمرکز را کاهش می دهد و قضاوت را دچار اختلال می کند. به عبارت دیگر یک مغز توانا دچار کسالت می گردد. هنگامی که جمعیت زیادی به شدت مسموم شده و ساکن هستند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مانند انسان هایی که جسما زنده هستند و از لحاظ فکری کاملا سر به راه و مطیع می باشند. به جای پرسش و تحقیق در مورد حقایق به سادگی خاموش می شوند و تنها مجاب به انجام وظایف روزانه خود هستند و هرچه رسانه ها به آن ها دیکته کنند می پذیرند. و این چیزی است که طبقه ایلومناتی به دنبال آن هستند.

با این حال یک خط نقره ای در اینجا وجود دارد. بسیاری از اثرات منفی مواد شرح داده شده در بالا، برگشت پذیر هستند و این شما هستید که تصمیم می گیرید چه چیزی را وارد بدنتان کنید. این مقاله تنها به صورت خلاصه خطرات کمین کرده در راه مصرف کننده را بازبینی کرد اما اطلاعات بسیار فراوانی برای تصمیم گیری های هوشمندانه در دسترس است. بدن شما مقدس است، آیا به هرکسی اجازه می دهید آن را تخریب کند؟

این سری مقالات از  این جهت ارزشمند هستند که در کلام نور و معصومین بارها به رعایت رژیم مناسب برای تفکر صحیح و بندگی تاکیید شده است …

از انجایی که تماما کار طبقه ایلومناتی ، روی برگرداندن مردم از خدا است از انواع حیله ها استفاده میکند که شاید ساده ترین آن ممنوعیت استفاده از ” بسم ا.. ” است…بنابراین از انواع سموم و چربی های مضر برای شما استفاده میکنند منتهی با ظاهری فریبنده اما زمانی که شما از انها تناول میکنید هم از نظر جسمی به شدت ضعیف میشوید هم دیگر حال عبادت و بندگی در راه خدا را ندارید اهمیت این مقاله در این بود که ببینید که انها از هیچ راهی برای گمراه کردن مردم دریغ نمی کنند…

برای اطلاع بیشتر این فایلها را دریافت کنید که سخنرانی بسیار زیبایی است : دانلـــود

حدیثی بسیار زیبا و کاملا منطبق با این مقاله نیز از امام علی است که میفرمایید :عاقل را شایسته است که به هنگام شیرینی غذا، تلخی دارو را نیز به یاد داشته باشد.(شرح نهج البلاغة،ج۲۰،ص۲۷۲،ح ۱۴۹)

بر هر مسلمانی واجب است که طرز صحیح غذا خوردن را بیاموزد ما در زیر به تعداد از این نکات اشاره کرده ایم:

  1. تا گرسنه نشدید غذا نخورید.
  2. نیم ساعت قبل از غذا یک لیوان آب را در سه جرعه بنوشید.
  3. قبل از غذا دستها را حتما بشویید.
  4. زمانی که سالم و شاداب هستید هر چه هوس کردید بخورید.(مراد مواد مغذی است)
  5. هنگام کسالت هر چه هوس کردید نخورده و عکس آنرا بخورید.
  6. ایستاده غذا نخورید.
  7. مقدار کمی نمک بچشید.(برای سالم ماندن دندانها وجلوگیری از پوسیدگی)
  8. به زیبایی سفره و غذا خوب نگاه کنید .(انرژی چشمان با غذا منتقل می شود)
  9. غذا را با سالاد تزیین شده شروع کنید.(زیرا خام است و میکروب ندارد)
  10. هر لقمه را ۴۰ تا۵۰ بار بجوید.
  11. به غذا فوت نکنید. زیرا گاز CO2 از طریق غذا وارد بدن شده وکلسیم را از سه نقطه ماهیچه-مغز- استخوان ها گرفته وباعث سنگ کلیه وپوکی استخوان می شود.
  12. در صورت امکان با سه انگشت ۶۲ غذا بخورید.(انرژی انگشتان به غذا منتقل می شود)
  13. در بین غذا آب یا نوشابه ننوشید.
  14. انرژی داده شده به غذا با خوردن آن به بدن منتقل می شود. در این حالت غذا ی مصرفی نصف می شود.
  15. نمک کم بخورید.
  16. غذل را از روی لذت نخورید،بلکه برای رفع گرسنگی بخورید.
  17. دو تا سه لقمه مانده سیر شوید دیگر غذا نخورید.
  18. بعد از غذا مقداری نمک بچشید.(ترشی معده را رفع میکند)
  19. بعد از میل غذا دراز بکشید و پای راست را روی پای چپ انداخته دستها را زیر گردن قرار داده چشمها را بسته و بهیچ چیز فکر نکرده بمدت ۵ تا ۱۰ دقیقه سپس بلند شده در این حال خستگی غذا رفع شده و انگار غذا نخورده اید.

در اخر هم امیدواریم از این مطلب بهره کافی برده باشید…

با تشکر از گروه پژوهشگران جوان





تاريخ : چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط گروه پژوهشگران جوان
آخرین مطالب